
روایتی از موافقتها و مخالفتها با توافق هستهای
توافق هستهای بین ایران و 1+5 با طی زمانی نسبتا طولانی انجام شد. اگر مذاکرات دورههای مختلف، از نخستین باری که واژه افشاگری برای شناسایی تاسیسات اتمی ایران، استفاده شد تا امروز را در نظر بگیریم، حدود 13 سال از این مناقشه بینالمللی میگذرد. مناقشهای که در هر دولت، ویژگیهای خاص خود را داشت. در یک دولت، رویهای منعطف در مذاکرات پیش گرفته شد و در دورهای دیگر با این برداشت که قطعنامهها مشتی کاغذ پاره هستند، رویهای سخت و غیر قابل انعطاف در مذاکرات داشتیم.
به هر روی در دوره کنونی با هدایت رئیسجمهوری و موافقت رهبری، مذاکرات به نتیجهای نسبتا مطلوب رسید. آنچه از واژه مذاکره فهمیده میشود بده و بستانی است که رخ میدهد، در غیر این صورت نیازی به مذاکره نیست اما گروهی در دو طرف ماجرا هستند که دولتهای خود را به کمکاری و عقبنشینی متهم میکند و به نظر میرسد تمایل داشتهاند طرف مقابل تمام آنچه آنها به عنوان منافع خود طلب میکردند را بدون هیچ پرسش و پاسخی قبول کنند. همین برداشت نگاههایی غیر منطقی و در قابل آن نگاههایی هیجانی را در برداشته است.
به نظر میرسد موافقتها و مخالفتها، در فضایی هیجانی و دور از منطق انجام میشود و هر طرف بدون در نظر گرفتن واقعیت صحنه، به ایدهآلهای خود فکر میکند. واقعیت این است ظرفین داخلی ماجرا، باید دور از هیجان زودگذر، به منافع بلند مدت کشور توجه کنیم و بدانیم از توافق چه خواستهای و چه باید بخواهیم.
در این صورت به احتمال نوعی از همبستگی در دورن کشور ایجاد میشود که میتواند با حمایت از توافق به دست آمده، دولت را در این موضوع کلان که منافع آن منافع تمام مردم است، یاری کنند. نقد و حمایت، چهراچوبی دارد که باید آن را رعایت کرد. در این بخش نقدها و حمایتهای مکتوبی منتشر شده که در آن شخصیتهای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی، هر کدام به زعم خود نظراتشان را درباره توافق نگاشته و در اختیار گزارش قرار دادهاند.