
بستن تنگههای آبراهی در دنیا، بر قواعد حقوقی متفاوتی نسبت به زمان جنگ با زمان صلح استوار است. تنگهها در واقع آبراههای بینالمللی هستند و براساس قواعد حقوق بینالملل، صاحبان آبهای سرزمینی آن، مجاز به انسداد آن در زمان صلح نخواهند بود.
به عبارت دیگر، تنگهها مورد استفاده دریانوردی بینالمللی هستند و جز در زمان جنگ و برای مدتی کوتاه، هیچ کشوری حق انسداد آن را نخواهد داشت و این انسداد تنها به زمان جنگ معطوف میشود.
البته در مورد تنگه هرمز و مناسبات تجاری و عبور و مرور در آن، برخی کشورها نظیر عربستان، عمان و امارات متحده نفت خام خود را بر مجرای خطوط انتقال زمینی صادر میکنند و البته درعین حال بخش قابل توجهی از مبادلات تجاری منطقه نیز از این راه انجام میگیرد.
در زمان جنگ تحمیلی نیز چند باری بحث انسداد این تنگه مطرح شد و مسئولین نظام در آن برهه عنوان میکردند که اگر امنیتی برای مبادلات ایران وجود ندارد، برای سایرین نیز نباید به صورت ناعادلانه شاهد حریم امن باشیم که البته این مسئله نیز هیچگاه از سوی ایران در دست اقدام قرار نگرفت.
البته به این نکته نیز باید توجه داشت که روحانی در سخنان اخیر به هیچ عنوان صراحتا از انسداد تنگه هرمز صحبت نکرد و کلام تلویحی ایشان را میتوان بر مبنای عرف بینالملل و مصداق جنگ روانی علیه طرف متخاصم برشمرد.
چرا که بر مبنای این سخنان، این مهم به دنیا مخابره میشود که ایران اقتدار، قاطعیت و توان لازم برای مواجهه با هرگونه تهدیدی را دارد و در همین راستا نیز شاهد همراهی برخی دیگر از مسئولین با سخنان مذکور هستیم.
البته باید هوشیارانه به این مسئله نیز توجه داشت که بهرهبرداری دیپلماتیک لازم از این مسئله تاکنون صورت گرفته و از این به بعد ادامه فضای کنونی چه به جهت اقتصادی و چه از منظر فرآیندهای اجتماعی نگرانکننده خواهد بود و باید با ارزیابی خردمندانه دولتمردان، اجازه تندتر شدن فضا را در آینده چه در داخل و چه در خارج گرفت.
در شرایط کنونی، در واقع همه چیز به تصمیم اتحادیه اروپا بستگی دارد. در شرایط کنونی، تحریمهای آمریکا علیه شرکتهای همکار با ایران مضاعف است و بسیاری از شرکتها حاضر نیستند که ریسک تداوم همکاری با کشورمان را در سیکل کاری مناسبات اقتصادی خود قرار دهند.
البته زمزمههایی نیز به گوش میرسد که اروپاییها درصدد ایجاد ساز و کار بانکی مستقلی هستند که از گزند تحریمی ایالات متحده مصون بوده و اگر طبق برآیند ابتدایی شاهد فعالیت آن باشیم، پیشبینی تسهیل فروش بیش از یک سوم نفت ایران نیز از آن مجرا چندان دور از ذهن نیست و تا حدود قابل توجهی بار تهدیدات و تحریمها را از دوش ما برخواهد داشت.
ارزیابی من این است که در ادامه شاید شاهد واکنشهای لفظی و حتی مکرر از سوی این دو کشور درباره تضییع منافع ایران باشیم، اما نگاه واقعبینانه حکم میکند که بهعنوان نمونه از رفتار چین که بالغ بر 600 میلیارد دلار مبادله تجاری با آمریکا دارد، در قبال تحریمهای این کشور علیه ایران ارزیابی دقیق داشته باشیم.
در زمان گذشته نیز مثلا چین، هند و ژاپن برای عدم همراهی با رفتار خصمانه اقتصادی آمریکا علیه ایران در سازمان ملل روی خوش نشان داده بودند، اما درنهایت و در عمل شاهد عکس این مسئله بودیم و بهعنوان نمونه هند مبادلات خود با ایران را بر روپیه استوار کرده بود و ژاپن نیز مبادلات خود با کشورمان را به شدت کاهش داد.
بهطور کلی باید با نگاه واقعبینانه در روابط بینالملل رفتار کنیم و مشخصا درباره برجام، بنده به شخصه معتقدم که نمیتوان به روسیه برای حمایت بیچون و چرا از ایران امیدوار بود.
البته شاید به صورت لفظی ژست بقای در برجام و تعهد به این توافق را از روسها شاهد باشیم ولی در عمل این کشور تهدیدات اقتصادی ایالات متحده را جدی خواهد گرفت. بهطور کلی در شرایط کنونی راهبرد نگاه به چپ و مشخصا روسها برای ایران راهساز نخواهد بود و نباید از این مهم غافل باشیم.
داوود هرمیداس باوند