سازمان ملل در یازدهم جولای 1989، این روز را به نام روز جهانی جمعیت نامگذاری کرد که هدف از این نامگذاری توجه دادن دولتها به وضعیت ساکنان کره زمین در تمام حوزههای جغرافیایی بود. در یازدهم جولای 1989، جمعیت جهان از مرز 5 میلیارد نفر گذشت و زنگ خطر را برای عواقب ناشی از ازدیاد جمعیت، به صدا درآورد.
رشد تصاعدی جمعیت عوارض بسیاری در پی دارد، چرا که به دلیل محدود بودن نهادهها و زیرساختهای تولید موادغذایی، همانطور که در حال حاضر با آن روبرو هستیم، افزایش ساکنان کره زمین به معنی بالا رفتن شمار گرسنگان و فقرا خواهد بود. در بسیاری از کشورها، مشکلات افزایش جمعیت منحصرا در ارتباط با عوارض ناشی از کمبود غذا نیست، چرا که ضرورت توسعه سایر خدمات نیز با چالشهای جدی مواجه شده است. نبود شغل مناسب، الزامات بهداشتی، سرمایهگذاری در امور زیربنایی اجتماعی و به موازات آن ظهور اقشار جوان که خواستهها و نیازهای خاص خود را دارند، جوامع فقیر را با چالشهایی از قبیل لشکرهای گرسنگان، مهاجرتهای دسته جمعی که برای حوزه و مناطق هدف میتواند مشکل آفرین باشد و گاه تنشهای اجتماعی، سیاسی مواجه میکند.
افزون بر نیمی از جمعیت جهان در قاره آسیا زندگی میکنند که مشاهده شرایط ناگوار بسیاری از آنها، روند افزایش جمعیت را که گاه از طرف برخی دولتها تشویق نیز میشود، به زیر سوال میبرد. در زمانی که پیشرفت دانش و انواع تکنولوژیها ضرورت حضور انسان را در بسیاری از حوزههای تولیدی و عملکردی نفی میکند، افزایش جمعیت هیچ ضرورتی ندارد، بلکه برای بقا و دوام جوامع باید روندی معقول را در پیش گرفت.
مشکلات ازدیاد جمعیت
گاه در سخنان برخی از دولتمردها شنیده میشود که ایران میتواند به راحتی تا دو برابر جمعیت کنونی را تعذیه کند. این نگرشی بسیار سطحی بر مقوله افزایش جمعیت بوده و منحصرا آن را از زاویه پر کردن شکم انسانهای آینده مینگرد، در حالی که هر نوزادی در هنگام تولد مجموعهای از الزامات را با خود به همراه میآورد که ابتداییترین آنها حفظ ارزشها وکرامت انسانی او است. اگر قرار باشد با افزایش جمعیت، گدایانی به گدایان قبلی افزوده شود، همان بهتر که هیچ نوزادی پای به عرصه حیات نگذارد.
در حال حاضر کشور ایران با چالشهای بسیاری در روند افزایش جمعیت روبرو است. تغییرات اقلیمی و گرم شدن کره زمین که شامل حال این سرزمین نیز شده است، میرود که تا 3 دهه آینده مناطق گرم و خشک جنوب و مرکز کشور را خالی از سکنه نماید، چرا که با تدابیر مشعشعانه دستاندرکاران، دیگر آبی برای خوردن و آشامیدن و کشاورزی در این مناطق وجود نخواهد داشت و کمبود غذا ساکنان این حوزههای جغرافیایی را به سمت شمال کشور به حرکت در خواهد آورد که عوارضی بس ناگوار را در پی خواهد داشت.
در سال 57 جمعیت ایران 5/36 میلیون نفر بوده که طی 42 سال به 84 میلیون نفر افزایش یافته که در حال حاضر بیش از 70 درصد از این جمعیت زیر خط فقر زندگی میکنند و در واقع به شکنجه و عذابی مستمر دچار شدهاند که شرایط حاکم بر جامعه به خوبی آن را نشان میدهد.
کمبود غذا، آب، منابع انرژی، آلودگی هوا، خطرات تنشهای اجتماعی، مهاجرت و تخلیه شهرها و روستاها، ناتوانی در ایجاد امکانات رفاهی در سرتا سر دنیا و از جمله ایران، پاسخی برای مشوقان به افزایش جمعیت است. تا سال 2030(ده سال دیگر) خاورمیانه به مشکل غیرقابل حل تامین آب شیرین دچار خواهد شد و تا سال 2050، جمعیت کره زمین به 9 میلیارد نفر خواهد رسید که تا فرصت باقی است باید برای آیندگان چارهاندیشی کرد و در غیر این صورت ممکن است«نه از تاک نشان ماند، نه از تاک نشان».
در تقویم ماه روز ملی جمعیت را 30 اردیبهشت تعیین کرده و اهدافی همچون رفع موانع ازدواج و ایجاد تسهیلات در تشکیل خانواده، کاهش سن ازدواج، تحکیم بنیان خانواده و بسیاری موارد آمده است که متاسفانه تاکنون به هیچ یک از این اهداف دست نیافتهایم.
مهدی رجول دزفولی