تاریخ معاصر ایران مملو از مردان تاریخساز و مهمی است که هر یک به سهم خود در سربلندی و اعتلای این کشور نقش بسزایی داشتهاند و در عرصههای گوناگون باعث افتخارآفرینی نام ایران در جهان شدهاند کسانی که از دل آحاد مردم سر برآوردهاند و نوعا از طبقات محروم و اقشار ضعیف جامعه بودهاند و با رنج و درد دل مردم آشنا و همسو بودهاند.
اینان نهبخاطر شهرت و مقام بلکه بهواسطهی وطنپرستی و مردمی بودن در دل مردم جایگرفته و اکنون پس از سالها هنوز در یاد و اذهان باقی ماندهاند و هرکدام بهعنوان اسطورهای درتاریخ مملکت ثبت و ضبط گردیدهاند.
در این میان در عالم هنر و عرصهی سینما نامی ماندگار و جاودان بهچشم میخورد ناصر ملک مطیعی بزرگ مردی که همواره در نقشهای گوناگون در فیلمهای خود نمادی از مردانگی، جوانمردی و باورهای اعتقادی را بهنمایش میگذارد سینمای ایران با نام او عجین گشته و نسلهای مختلف نوعی حس خاصی به او دارند.
ملک مطیعی مردی که از کوچه و پسکوچههای جنوب شهر برخواست و پا به دنیای سینما گذاشت هیچگاه اسیر غرور و تکبر نشد و همانطور که در نقشهای خود میگفت همواره برای مردم و در خدمت مردم بود بهجرأت میتوان گفت مردم با فیلمهای او زندگی کردند و نقشهای او هر یک بهمنزله ضربالمثل و یا تکیهکلامی برای اقشار مردم بود.
ملک مطیعی متولد 22 فروردین سال 1309 در تهران بود و قبل از ورودش به سینما معلم ورزش دبیرستانهای تهران بود او همزمان فعالیت تئاتر خود را در سال 1335 و دوبله فیلم درسال 1338 شروع کرد. اولین فیلم او در صحنهی کوتاهی در فیلم واریته بهار در سال 1332 بود و سپس بهخدمت سربازی رفت و پس از بازگشت در فیلمهای اتهام، بازگشت بهزندگی، عروس فراری، طلسم شکسته و چندین و چند فیلم دیگر نقشآفرینی کرد.
همچنین او از سال1341در نقشهای جاهلی ظاهر شد با پوشیدن کت و شلوار مشکی و پیراهن سفید و کلاه مخملی و تسبیح شاهمقصود تا بالاخره در سال 1348 با بازی در فیلم قیصر به کارگردانی مسعود کیمیای نقش فراماندگار را در اذهان بازی کرد. از فیلمهای مهم او پس از سالها فیلم طوتی علی حاتمی درسال1349، فیلم مرید. حق درسال 1349بود.
ملک مطیعی فارغالتحصیل رشته تربیتبدنی دانشسرای عالی تهران بود همچنین بازی بهیاد ماندنی او در سریال سلطان صاحبقران. در نقش امیرکبیر در سال 1354که اوج بازیگری او را بههمگان ثابت کرد. همچنین او نویسندگی و تهیهکنندگی چندین فیلم را برعهده داشت. او همیشه برای مردم بازی میکرد و میگفت دوستی و محبتی که مردم به من دارند از هر ثروتی برای من بالاتر است و امیدوارم شایستهی این جایگاه باشم.
ملک مطیعی کارمند وزارت پست و تلگراف بود و درسال 1311 در خیابان سیروس تهران سینما شرق را تاسیس کرد و همچنین برای مدتی انجمن سینمای نمایش را اداره میکرد. از نکات حائز اهمیت در مورد او اینکه ملک مطیعی سبب ورود محمد علی فردین بهعرصهی سینما شد و هیچگاه فکر نکرد که او رقیبی خواهد شد برایش در سالهای آینده و فقط بهفکر پیشرفت سینما بود.
اما اسطورهای که با این همه افتخار و تلاش که سینما به او بهراستی مدیون است با وقوع انقلاب به انزوا رفت تا حدی که بهطور کلی از عرصهی سینما حذف گردید برای مدتی کوتاه به خارج از کشور رفت و مجددا به ایران بازگشت و یک شیرینی فروشی تاسیس کرد و تبدل به یک کاسب معمولی گشت.
علاقه وافر به مطالعه و کتاب او را تبدیل به بازیگری فهیم و اهل تحقیق کرده بود در کتابخانهی شخصی خود حدود 3000 جلد کتاب داشت.
ملک مطیعی پس از حدود 35 سال دوری از سینما درنهایت درسال1392 در فیلم نقش نگار ساخته عطشانی بازی کرد. همچنین او از ازدواجش صاحب دو فرزند پسر و دختر شد که همسرش مدتها پیش فوت کرد و او دیگر ازدواج نکرد و بالاخره در شامگاه روز 14 خرداد 1397 و بعد از مدتها بیماری برای همیشه چشم از جهان فروبست و همگان را در غمی فراوان فرو برد و جامعه هنری و سینمای ایران را عزادار کرد.
اما مگر در این مجال میشود به همه ابعاد حرفهای، اخلاقی و شخصیتی او پرداخت و مگر میشود فراموش کرد نقشهای ماندگار او در فیلم قیصر در نقش فرمون خان، فیلم طوتی، پهلوان مفرد و تمامی فیلمهای تاثیرگذار او همچون نگینی درخشان در عرصهی سینمای ایران تا همیشه تلولو دارد.
ملک مطیعی جوایزی را نیز دریافت کرد و جایزه مجسمه سپاس بهترین بازیگر نقش اول در چهارمین دوره در سال 1350 برای بازی در فیلم سهقاپ و همچنین در درسال 1349 برای بازی در فیلم رقاصهشهر.
همچنین او علاقه زیادی به رشتههای ورزشی داشت از جمله کشتی ولی هیچگاه این علاقه را به صورت جدی ادامه نداد بهخاطر صدماتی که در این رشته ورزشی وجود دارد میتوانست او را از ادامه کار بازیگری باز دارد.
حال که او درمیان ما نیست و شاید تا سالها بعد هم کسی مثل او در سینمای ایران حضور نیابد باید یک بازنگری از گذشته تاحال انجام بدهیم.
با این سرمایههای جاودانی عرصهی هنر چه کردهایم؟ و آیا قدر آنها را دانستهایم یا نه و آیا حتی از نام آنها در هراس بودیم یا خیر؟ که متاسفانه برخورد مسئولان در این چهل سال اخیر بدین صورت بوده است ولی مردم قدرشناس و هنردوست هستند که از همهی اقشار جامعه برای وداع با بزرگ مرد سینمای ایران حضور داشتند و اشک ریختند.
بهراستی صحبتهای پرویز پرستویی در آن روز تأمل برانگیز است که مگر او مرتکب چه جرمی شده بود که باید نامی از او در این سالها برده نشود و یا چهرهی او مخفی بماند ولی متاسفانه این تنها درمورد ناصر ملک مطیعی صدق نمیکند بازیگرانی همچون بهروز وثوقی نیز دچار همین بیعدالتی شدهاند کهخوشبختانه تنی چند از هنرمندان و بازیگران سینما طی نامهای بهرئیس جمهور خواستار برگشت وی از خارج کشور شدهاند.
بهراستی این سوال همیشگی در اذهان هنر دوستان و اهالی سینما و تئاتر باقی است که چرا نظام حاکم بر سینما و تلویزیون درصدد مخالفت همیشه با این افراد و نامهای جاودان است در حالی که آحاد مردم بهصورت خودجوش و یکپارچه در تشییع جنازه مردی آمدند که عمری با فیلمهای او زندگی کردند و حتی همزاد پنداری داشتند چرا باید در جهت مخالفت خواسته و علایق مردم ایستاد و این همه محبت و ارادت را نادیده گرفت.
بازیگران، هنرمندان، نویسندگان و تمامی کسانی که عمری در خدمت این آب و خاک موی سپید کردند و کمترین توقع را داشتند حال باید در انزوا و غربت قرار بگیرند به راستی چرا؟
ناصر ملک مطیعی برای همیشه رفت ولی یاد او، فیلمهای او همچنان پا برجا و ماندگار است و قلب هر ایرانی او را فراموش نخواهد کرد.
امیرهوشنگ سمنانی