جنگ زرگری یا اقدامی با عمق کم
حرفهای تکراری
کلید این باغ دست تو! باغی پر از میوه و تفریحات مختلف. اما تو مجازی تنها در آن باغ راه میروی. میوه درختان شامل آن چه دسترسی داری نمیشود، بوییدن گلها هم همچنین. در مورد تلفن همراه و اینترنت سالها است وضعیت کاربران ایرانی چنین است.
از طرفی در اعلام آمارها به این که ایرانیان تعداد زیادی گوشی هوشمند دارند استناد میکنیم، به عدد ضریب نفوذ بالای 90 درصد تلفن همراه در کشور میبالیم، به تعداد کاربرانمان میبالیم ولی وقتی پای استفاده از همین دستگاههای کوچک پرخرج میرسد خط و نشان کشیدنها شروع میشود. یوتیوب؛ فیلتر، فیس بوک؛ فیلتر! اما چرا فیلتر؟ چون مسایل امنیتی و اخلاقی وجود دارد.
چون شرکت مورد نظر در تملک صهیونیستها است. در اینجا است که کاربر با خود میگوید تا اینجا قبول! پای امنیت و اخلاق و صهیونیستها وقتی وسط باشد عملا موضوع فراتر از مسایل معمولی است.
اما وقتی این دلیل را برای فیلترینگ میآورند که برای جلوگیری از انحصار و پاگرفتن خدمات داخلی مشابه این خط و نشانها کشیده شده اینجا است که کاربر میتواند متوجه شود که بازی دیگری در جریان است. هرچند قوت و قدرت صنایع ملی آرزوی همه ما بوده و است و شاید هم خواهد باشد و در صنعت فناوری اطلاعات و ارتباطات هم چنین آرزویی وجود دارد، اما لااقل در این حوزه تجربه بومیسازی و راهاندازی خدمات مشابه به خدمات خارجی، عملا نتیجهای نداشته. مثال بارز آن جستجوگرهای بومی در برابر گوگل است.
با تمام حرف و حدیثهایی که در این باره زده شده، چقدر استفاده از این جویشگرها در میان کاربران ایرانی رواج دارد؟ مثال واضح دیگر چنین رویکردی را چهار دهه است در صنعت خودرو تجربه کردهایم. وقتی یک پراید را به قیمت تویوتا میخریم دلیلش این است که تعرفه گمرکی ورود خودرو به عمد آنقدر بالا وضع شده که این اختلاف خودروهای داخلی را برای مردم جذاب کند. حاصل چه شد، نیم قرن پیکان و احتمالا نیم قرن پراید! هزاران تصادف، آلودگی هوا و تبدیل شرکتهای خودروسازی بزرگمان به شرکتهای واسطهگری و واردات خودرو از چین.
حالا مشابه همین حرفها و عملها را درقالب مصائب فناوری اطلاعات و ارتباطات در مورد نرم افزار و زیرساخت پیامرسان تلگرام میشنویم. اما بد نیست کمی به عقب برگردیم و ببینیم تلگرام از کجا آمد و چرا در میان ایرانیان انقدر محبوب شد؟
تلگرام از کجا آمد
بسیار جالب است که بدانیم، تلگرام و محبوبیت عجیب آن حاصل فیلترینگ دو پیامرسان پیش خود است. با کنارگذاشته شدن مدل قطره چکانی اختصاص پهنای باند اینترنت که در قالب محدودیت «اسمی» دسترسی 128 کیلوبیت برثانیهای که «رسما» و «عملا» معادل همین سرعت اینترنت تقسیم بر عدد 8 بود، و رواج و استقبال مردم از گوشیهای همراه هوشمند و تبلتها و گوشی های، کاربران ایرانی هم مثل کاربران تمام کشورهای جهان، از خدمات مختلف اینترنتی استقبال کردند.
یکی از این خدمات از طریق برنامهها و زیرساختهای پیامرسان مهیا میشود. در این ارتباط، ابتدا وی چَت که زیرساختی چینی بود مورد توجه کاربران ایرانی و همزمان با آن، مورد توجه کمیته فیلترینگ قرار گرفت و وقتی توجه کمیته فیلترینگ تبدیل به عمل و وی چت فیلتر شد، وایبر از سوی مردم بهعنوان جایگزین انتخاب شد.
به فاصله نسبتا کوتاهی پس از مهاجرت کاربران ایرانی از وی چت به وایبر، وایبر هم فیلتر شد و فیلترینگ وایبر هم باعث شد تا چند میلیون کاربر ایرانی که حالا دوبار کوچ فناورانه را تجربه کردهاند، تلگرام را بهعنوان نرم افزار و زیرساخت پیامرسان خود انتخاب کنند.
تلگرام به واسطه قابلیتهای فنی مناسب و انعطافش در آپلود فایل مورد توجه کاربران ایرانی قرار گرفت و در کنار خصوصیات عمومی با کاربری عادی آن، چون برنامه آن هم قابلیت قبول تکههای برنامهای کوچک برای منظورهای مختلف را داشته و دارد، مورد توجه برنامه نویسان هم قرار گرفت و به سرعت قابلیتهای استفاده تجاری از آن مورد استقبال قرار گرفت.
به این ترتیب درکنار کاربری معمولی و عادی خود برای کاربران بهعنوان زیرساختی ارتباطی، اولا به ویترینی برای نمایش کالا و خدمات کسب و کارهای کوچک در آمد و جولانگاه تبلیغات و به نوعی روابط عمومی سایبری هم شد. در کنار تمام این موارد همچون هر زیرساخت اینترنتی دیگری آسیبهای مختلفی هم در این زیرساخت بهوجود آمد.
این آسیبها شامل تبادل اخبار و محتوای دروغ یا پر اشتباه، تبادل آثار صوتی و تصویری بهصورت غیرقانونی بدون درنظر گرفتن حقوق مادی و معنوی صاحبان اثر، تبادل محتوای غیر اخلاقی و موارد دیگر میشود. با تمام این اوصاف ظرفیتها و خاصیتهای مثبت این پیامرسان از دید کاربری، آنقدر بالا بود که به سرعت محبوبتترین پیامرسان در میان ایرانیان شد.
این محبوبیت از دید دولتمردان و تصمیمگیران نیز پنهان نماند و از آن جایی که هر زیرساخت اینترنتی و هر آدرسی به طور بالقوه در معرض توجه برای فیلترینگ واقع میشود، و از انجایی که کاربری تلگرام شاید کمی کمتر از ضریب نفوذ تلفن همراه باشد، اخبار و حواشی در باره این پیامرسان، بهصورت طبیعی توجه چند ده میلیون ایرانی را به خود جلب میکند و به این صورتی است که میتوان این فرضیه را در نظر داشت که دفاع از تلگرام بهواسطه همین ضریب نفوذ و محبوبیت، ابزاری هم برای کسب محبوبیت برخی از مقامها شده است.
فیلترینگ و منافع آن
تلگرام عرصه حواشی زیادی در ایران بوده و است. از ابتدای کار دولت یازدهم، تأکید وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات، برای جلوگیری از فیلتر این پیامرسان، یکی از موضوعها و حاشیههای مرتبط با تلگرام بود. در دوره دوم دولت تدبیر و امید اما سکان وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات به شخص دیگری تحویل داده شد و یکی از مدیران جوان شرکت ارتباطات زیرساخت که از شرکتهای زیرمجموعه وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات است، بهعنوان وزیر منصوب شد.
موضع این وزیر جوان نیز در برابر نیروهای موافق فیلترینگ تلگرام، مشابه وزیر پیشین بود. آیا در شأن یک حکومت هست که چنین انرژی و اهتمامی را از یک سو برای فیلترینگ و از سوی دیگر برای ممانعت از فیلترینگ یک زیرساخت پیامرسانی خارجی بگذارد؟ دلایل مخالفان این زیرساخت ارتباطی برای فیلترینگ چیست؟
اجازه بدهید این پرسشها را از آخر به اول پاسخ بدهیم. مخالفتهای با تلگرام دلایل مختلفی دارد که مهمترین آن دلایل امنیتی عنوان میشود. این درحالی است که گوگل بهعنوان بزرگترین زیرساخت و دارنده حیاتی و ریزترین جزئیات کاربران، به مراتب میتواند از تلگرام خطرناکتر باشد.
در ایران برخی از خدمات گوگل از طرف ایران و برخی دیگر از طرف خود گوگل فیلتر شده و کاربران ایرانی از هر دو طرف مورد این فیلترینگ قرار گرفتهاند. اما اصلیترین خدمت گوگل که جویشگر آن است در ایران باز است. چون عملا هیچ جویشگر دیگری قابلیت رقابت با گوگل را ندارد.
گفته شده تلگرام هیچ جایی به ثبت نرسیده. این صحبت درست نیست چرا که اگر شرکتی جایی ثبت نشده باشد اما فعالیتهای آن درعرصه بینالمللی باشد محال است بتواند برخی از نیازهای فنی خود را تأمین کند. نیازهای فنیای که تنها با ثبت رسمی شرکت مهیا میشود.
هرچند دلایل و دغدغههای امنیتی معطوف به تلگرام احتمالا بیشتر از بعد ضریب نفوذ بالای آن در میان مردم و سرعت انتقال اخبار و شایعات باشد تا سوء استفاده از کلان دادههای شخصی کاربران ایرانی. با این وجود دلایل امنیتی و مسایل امنیت ملی چیزی نیست که بتوان در موردش وارد بحث شد. دلیل دیگر مخالفان، اعلام گردانندگان تلگرام از عرضه ارزی رمزپایه و مورد استفاده در شبکه تلگرام در آینده است. این اقدام تلگرام هم دلواپسیهایی را برای اقتصاد کشور در پی داشته است.
تمایل به انحصارزدایی از خدمات خارجی و ایجاد زمینه برای فعالیت و پا گرفتن خدمات مشابه داخلی امری است طبیعی و مثبت. هر کشوری همین آرزو را دارد. چین تنها کشوری است که کاملا توانسته چنین رویکردی را از صرف رویکرد به عمل تبدیل کند و البته آمریکا که برای بازار داخلی خودش خودکفا است.
این که ما تا چه حدی در پروژهای پیشین موفق بودیم میتواند معیاری باشد برای سنجش دلواپسیهای مطرح شده در زمینه انحصار زدایی و خودکفایی. انصافا نمرهای که کاربران ایرانی لیاقت بهترینها را دارند، به پروژههای بومیسازی شده فناوری اطلاعات و ارتباطات مثل جویشگر و همین شبکههای پیامرسان چقدر است؟ آیا تردیدی وجود دارد که در امتحان کاربری از این پروژهها، نمره قبولی حاصل نمیشود؟ پس اگر هم قصد خیرخواهانهای برای بومیسازی در کار است، اهتمام باید در مسایل کیفی و فنی آن صد چندان باشد چرا که مردم از پروژههای کنونی استقبال نکردند.
در مورد دومین پرسش مطرح شده در سطور بالاتر و این که آیا در شأن یک حکومت است که در مورد فیسبوک، یوتیوب و تلگرام به چنین تقلایی بیافتند باید گفت از نظر نگارنده این مسایل در شأن یک حکومت و دولت نیست. چرا که در اینترنت راههای دور زدن این موانع خواه ناخواه بهوجود میآید. زمانی در این کشور داشتن دستگاه ویدیو جرم بود، داشتن ماهواره هم اکنون جرم است اما این منع قانونی و وضع مجازاتهای ناشی از داشتن آن، چقدر باعث شده تا کاربری آن محدود بشود؟
همین روند در مورد استفاده از فیلترشکن و «وی پی اِن» برای دور زدن فیلترینگ وجود دارد. استفاده از فیلترشکن از مصادیق جرایم رایانهای است اما در عین حال کاربران زیادی از آن استفاده میکنند. تلگرام فیلتر شود از همین حالا میتوان گفت که پیامرسانهای داخلی نیستند که فیض آن را میبرند.
بلکه اینستاگرام، گوگل، واتس اپ و سایر زیرساختها و شرکتهای خارجی هستند که یک باره با مهاجرت 50 میلیون کاربر ایرانی امتیازگیری میکنند. مگر این که همراه با تلگرام تمام زیرساختهای مشابه خارجی هم فیلتر شود. به این ترتیب عملا منافعی از فیلترینگ تلگرام حاصل نمیشود. چرا که اولا حتی اگر همراه تلگرام، چند شبکه مشابه هم فیلتر بشود، باز انقدر مشابه خارجی وجود دارد که مردم سراغ آن بروند، دوما همین مسئله مسایل امنیتی جدیدی را بهوجود میآورد.
به این ترتیب دو دغدغه بزرگ یکی امنیتی و یکی انحصارزدایی و استفاده از توان داخلی تأمین نمیشود. پس حاصل این همه صرف انرژی و هیاهو چه میتواند باشد؟ آیا عمق تحلیل مخالفان تنها به بستن درِ یک سرویس خارجی بسنده میکند یا چون برخی از تلگرام خوششان نمیآید تصفیه حساب شخصی در کار است؟ آیا این جنگی زرگری است و هدف کسب محبوبت در دو سوی طیف است؟ هرچه است امیدواریم مسایل جدی و مهم دیگری که هم اکنون دامن اقتصاد کشور را گرفته روزی حل شود.
محمدعلی پورخصالیان
کارشناس و تحلیلگر فناوری اطلاعات و ارتباطات