مروري بر قديميترين و تأثيرگذارترين تشكل سياسي كشور:
• جامعه روحانيت مبارز با نبودن چهره هايي همچون هاشمي، ناطق نوري و روحاني ديگر وجهه و اعتبار گذشته خود را ندارد
• برخي از روحانيون آيتا… يزدي را گزينه مناسبي براي دبير كلي نميدانند
جناحبنديهاي سياسي در جامعه امروز آنقدر پيچيده و دشوار شده كه به سختي ميتوان آنها را از يكديگر تشخيص داد. زماني دو جناح عمده راست و چپ در كشور فعاليت داشتند كه به تدريج با شدت يافتن اختلاف بين آنها، گروههاي كوچك ديگري از دلِ آنها بيرون آمدند تا اينكه به دو گروه اصولگرايان و اصلاحطلبان تقسيم شدند.
اما مدتي است كه جناحبنديهاي سياسي به دليل تنوع طيف بنديهاي موجود در آنها دچار تغيير و تحولات اساسي شده، به گونهاي كه از هر گروه يا جريان سياسي، چندين تفكر ظهور كردهاند كه هر كدام راه و شيوه جداگانهاي را براي اداره امور در پيش ميگيرند.
يكي از عمدهترين جناحهاي سياسي كشور كه چندين سال نقش و تأثير تعيين كنندهاي در اداره امور جامعه داشت و همواره چهرههاي مشهوري را به عرصه سياست ايران معرفي ميكرد، “جامعه روحانيت مبارز” است كه زماني در بين افكار عمومي به جناح راست سنّتي معروف بود.
اين جريان كه چهرههاي شاخص و تأثيرگذار روحاني زيادي داشت، همواره در هنگام برگزاري انتخابات حرف اول و آخر را در رقابتهاي سياسي ميزد.
آيتا… مهدوي كني، آيتا… هاشمي رفسنجاني، حجتالاسلام والمسلمين علياكبر ناطق نوري و حجتالاسلام دكتر حسن روحاني از جمله افرادي هستند كه از قديم عضو اين تشكل سياسي، روحاني بودند. اما اينك كه دو سال از عمر دولت روحاني ميگذرد و قرار است در پايان سال جاري انتخابات مجلس شوراي اسلامي برگزار شود، هنوز تكليف اين تشكل با سابقه براي فعاليت سياسي معلوم نيست.
به نظر ميرسد با توجه به شكلگيري جريانهاي سياسي جديد در دو جناح و خروج شخصيتهاي تعيين كننده از “جامعه روحانيت مبارز”، عملاً اين تشكل قديمي و شناسنامهدار، وجهه و اعتبار گذشته خود را تا حد زيادي از دست داده، زيرا پس از فوت آيتا… مهدوي كني و رياست آيتا… يزدي بر اين تشكل روحاني، عملاً دامنه فعاليت آن آنقدر كاهش يافته كه ديگر كسي روي اين جريان حساب خاصي باز نميكند.
اين واقعيت وقتي بيشتر به ذهن ميآيد كه هاشمي رفسنجاني، ناطق نوري و حسن روحاني ديگر در جلسات آن شركت نميكنند و عملاً با نبودن اين چهرهها، ديگر جامعه روحانيت مبارز آن نفوذ و قدرت سنّتي گذشته خود را ندارد و بايد دنبال كادرسازي و باز طراحي تشكيلات جديد باشد.
جامعه روحانيت تا سالها حرف اول جناح راست را در هر انتخاباتي ميزد، اما اكنون با خروج چهرههاي تأثيرگذار و ضعف مديريتي دبير كل آن، بعيد به نظر ميرسد كسي در آستانه انتخابات امسال روي اين تشكل حساب ويژهاي باز كند. فراموش نكنيم در انتخابات رياست جمهوري سال 1392 نيز يك گروه از اين تشكل از جليلي حمايت كردند و گروهي ديگر جانب قاليباف را گرفتند كه ادامه اين اختلافات نگذاشت اين تشكل نفوذ قابل توجهاي در انتخابات داشته باشد.
تا زماني كه ناطق نوري دبير كل اين جامعه بود و زماني هم كه آيتا… مهدوي كني رياست آن را بر عهده داشت، اعتبار و وجهه جامعه روحانيت پا بر جا بود، اما بعد از فوت آيتا… مهدوي كني و دبير كلي آيتا… يزدي، اختلافات بين گروه آنقدر شدت يافت كه اينك همانگونه كه پيشتر اشاره شد، چهرههايي همچون هاشمي رفسنجاني، ناطق نوري و حسن روحاني در جلسات آن شركت نميكنند، زيرا اختلافات عميقي بين برخي از روحانيون با دبير كل جامعه روحانيت وجود دارد كه نشان ميدهد صلاحيت آيتا… يزدي براي دبير كلي اين تشكل با اما و اگرهايي مواجه است.
شدت اين اختلافات به حدي است كه يك عضو شاخص اين جناح گفته كه ديگر برخي از روحانيون مطرح كشور در جلسات جامعه روحانيت شركت نميكنند. مصباحي مقدم افزوده كه تا حالا چندين بار تلاش شده تا اين بزرگواران مجدداً در جلسات حضور يابند، اما تا كنون خيلي نتيجه نگرفتهايم.
انتخابات سال 92 در حالي برجگزار شد كه آيتا… مهدوي كني هنوز زنده بود و كسي هم غير از محوريت “جامعتين”، محوريت ديگري را قبول نداشت، اما با اين وجود سه نامزد اصولگرا يعني حداد عادل، قاليباف و جليلي وارد عرصه رقابتها شدند كه البته حداد كنار گرفت و دو نفر ديگر هم شكست خوردند. اينك كه تا پايان سال قرار است انتخابات مجلس برگزار شود و بسياري از جريانهاي سياسي بر شدت رايزني و فعاليتهاي خود افزودهاند، خبري از فعاليتهاي رسمي جامعه روحانيت مبارز نيست.
وضعيت اين تشكل به گونهاي است كه برخي از آنان گرد مصباح يزدي جمع شدند و “پايداري” را تشكيل دادند، برخي از سخنان دبير كل حمايت ميكنند و گروه ديگري نيز طر فدار هاشمي رفسنجاني و ناطق نوري هستند كه اين تقسيم بنديها عملاً موجب تضعيف وجهه اين تشكل شده و عملاً آن را در آستانه نابودي قرار داده است. پيري و بيماري آيتا… يزدي هم دليل ديگري بر ادامه اختلافات موجود به شمار ميرود.
با توجه به نكات ذكر شده به نظر ميرسد دوران اقتدار و صلابت تشكلهاي قديمي و شناسنامه داري همچون جامعه روحانيت و در مقابل آن مجمع روحانيون رو به پايان است و از اين پس جريانهايي قادر خواهند بود آراي مردم را به سوي خود جلب كنند كه ضمن پذيرش واقعيتهاي موجود در جامعه و عرصه بينالملل، از پتانسيلهاي موجود در تمامي جناحها بتوانند براي تزريق آرامش به جامعه بهره ببرند.
شهراد اثنيعشري