با احترام به حقوق مردم خودمان را براي 1404 آماده كنيم
گزارش: پس از 2 سال و اندي، حالا زنگ تفريح كلاس زده شد، شاگرد، معلم، رئيس و فررارش مدرسه از قيد و بند كلاس و محدوديتهاي آن رستند.
اما نه، تازه اول كار است. حالا و پس از سه… چهار دهه تحريم و 13 سال جنگ سرد با اروپا و آمريكا و همپيمانان آنان در منطقه، كارهاي سختي در پيش داريم كه اگر مديران ارشد عُرضه و توان و تدبير انجام آنرا نداشته باشند، ديگر حتي بهانههاي تحريم هم وجود ندارد، تا ناتواني مديران خود را پنهان كنيم.
يادمان باشد به حق يا ناحق تمام ساز و كارهاي تعامل ما، با جهان به هم ريخته بود، در بسياري از نقشههاي دنيا كمرنگ شدهايم، پول رايج و زبان جاري ما ضعيف شده، زيرساختهاي كشورمان در مقايسه با بسياري از نقاط دنيا بسيار ناكارآمد است، تطبيق قوانين فراكشوري (بيمه، حمل و نقل، صادرات، واردات، ضمانت و…) با قوانين دنياي جديد كار آساني نيست.
بسياري از مردم دنيا فراموش كردهاند كه يك كشور بزرگ 75 ميليوني بازمانده از قدرت “مردمدار” هخامنشي در شاهراه جهان وجود دارد. در هيچ كشوري، از منوهاي رستورانها گرفته تا بروشور ماشينها و دستگاههاي صوت و تصوير، توليدي و خدماتي و كمي بيشتر در كتابچههاي راهنماي گردشگري و اتوبوسهاي جهانگردان و راهنماي هتلها و… نسخهاي به زبان شيرين و شكر شكن فارسي نمييابيد و اگر بر سردر سازمان ملل ننوشته بودند؛ بني آدم اعضاي يكديگرند… كه در آفرينش به يك گوهرند و يا نوروز توسط سازمان ملل يك روز جهاني پذيرفته نشده بود دنيا از زبان فارسي دورتر هم ميشد.
كشوري كه روزي نوزدهمين اقتصاد برتر جهان را داشت و رسيدن به دهمين اقتصاد جهان را هدف گرفته بود، امروز حتي در آسيا هم چنين مقامي ندارد و اگر هم بخواهد راهها و روشهاي آنرا ندارد. اما جنگهاي زرگري داخل كشور و جناح و باندبازي، مسئوليت را يادمان باشد 190 كشور، ديگر مردمان ايران نيستند كه از زبان آنها و به نام آنها خواستههايمان را بگوييم يا وادارشان كنيم آنچه را بزرگان ما ميخواهند انجام دهند يا فكر كنيم، اگر دنيا با ما تعامل نكند، لنگ در هوا ميماند.
دنياي امروز دنياي صفر و يك است، دنياي عرصه رقابت و شايستگيها، دنياي توليد، كيفيت، تبليغات، دنياي برند، دنياي مقايسه است.
دنياي امروز اجازه فرياد زدن و زور گفتن را نميدهد، دنياي امروز دنياي مشاركت است اما حالا ما، ماندهايم و عرصهاي كه بايد همه سه، چهار دهه گذشته را در ارتباط با تعامل بينالمللي، يكشبه، يكساله، ده ساله بپيمايد. دنيايي كه حداقل به خودمان تعهد دادهايم تا 1404 جزو اقتصاد برتر منطقه باشيم و…
اينك كه دنيا با ما تعامل كرده، سؤال اصلي اين است كه ما با خودمان چه خواهيم كرد؟ آيا در داخل كشور جنگ هفتاد و دو ملت خواهيم داشت، آيا بايد تيم مديريتي روحاني با 1+5 داخلي هم به مذاكره بنشيند، آيا امكانات كشور در تضادهاي حزبي، جناحي، باندي پراكنده خواهد شد، يا اينكه امكان دارد به وحدت رويه برسيم؟
فراموش نكنيم كشور ايران پس از 13 سال دوري جدي از دانش و تكنولوژي پيشرفته و قطع روابط تجاري، علمي، حتي تسليحاتي با دنياي غرب (بگذريم از ارتباطات جزيي و دورزدنهاي تحريم كه بهاي زيادي به كشور تحميل كرد) به واقع يك كشور پهناور است كه آسيا را به نوعي به اروپا متصل ميكند و شاهراه جهاني است، كشوري كه بكر و دست نخورده مانده و زمينه بسياري از مشاركتها را دارد.
يادمان باشد ايران بايد خود را براي بالندگي در 1404 آماده كند و ميتوانيم طي ده سال آينده زمينه حضور سرمايهگذ اران، صاحبان تكنولوژي، ايده پردازان و كارآفرينان غربي را در مشاركت با همتايان ايرانيشان فراهم كنيم.
كشور اينك ظرفيت پذيرش حداقل 1000 ميليارد دلار سرمايهگذاري در صنعت نفت و گاز، حمل و نقل و راهسازي، بيمه، صنايع سنگين، صنايع غذايي، تبديلي و تكميلي، مهندسي سازي، هتل و گردشگري، سيستمهاي نوين كشاورزي و… را دارد و اين نميشود مگر با دست برداشتن از نخبه كشي، رقيب كشي، تخريب يكديگر، افشاگريهاي حزبي و جناحي.
دنيا از خود ميپرسد كه آيا تعامل در درون ايران ممكن است؟ آيا حذف رانتخواري و فساد اداري عملياتي خواهد شد؟ آيا باند بازي در تعيين و نصب مديران به انتخاب مديران متخصص با تجربه مفيد و نخبهگرا تبديل خواهد شد؟
آيا سيستم مديريت بر مبناي مديريت صحيح علمي اصلاح ميگردد؟
آيا ميشود كه چنين شود؟!