ریاضتهای نفسگیر بدون فروپاشی
هنوز تحریمها و تهدیدهای اقتصادی ایالات متحده به اجرا درنیامده، زنگهای خطر در داخل ایران به صدا درآمده است. حتی پیش از خروج ایالات متحده آمریکا از برجام و هنگامی که دونالد ترامپ تنها به تهدید اقتصاد و مقامات ایرانی میپرداخت، گاهی بازار ایران از این تهدیدها متاثر میشد و نرخها دچار تلاطم میشد.
این تلاطم بهطور آشکاری در نرخ برابری دلار با ریال ایران در اسفند ماه گذشته نمایان شد. در آن هنگام برخی تحلیلگران نزدیک به دولت چنین استدلال میکردند که تقاضا برای انجام سفرهای خارج از کشور و تلاش مردم برای تبدیل ذخایر پولی خود به ارز برای جلوگیری از کاهش قیمت و کاهش ارزش این ذخایر، تقاضا برای ارز را به شدت افزایش داده و چون سیاستهای دولت، عرضه ارز را محدود کرده است، قیمت دلار در بازارها به شدت افزایش یافته است.
در همان هنگام چنین پیشبینی میشد که با کاهش سفرهای خارجی تقاضا برای دلار نیز در بازار کاهش خواهد یافت و به این ترتیب نرخ دلار نزولی خواهد بود. اما در عمل افزایش تهدیدهای ایالات متحده و سرانجام خروج آن کشور از توافقنامه برجام، شهروندان ایرانی را نگران ساخت و بسیاری از شهروندان برای حفظ قدرت خرید و ارزش نقدینگیشان بهمنظور خرید ارز، به سوی بازارهای غیرقانونی و سیاه ارز هجوم بردند.
بدین ترتیب دلار3800 تومانی در اسفند ماه گذشته به دلار8500 تومانی در تیر ماه رسید و هشدار داده شد که رقم مذکور میتواند به 10 تا 12 هزار تومان هم بالغ شود. در این صورت ریال ایران قدرت خود را در مقابل ارزهای متغیر از دست داد و به یکی از بیارزشترین پولهای جهان تبدیل شد.
در مقابل دولت تصمیم گرفت تا عرضه دلار به بازار آزاد را متوقف کند دولت با بیان اینکه برای 1500 هزار میلیارد تومان نقدینگی ترد مردم که به پول سرگردان شهرت دارد هیچ ذخیره پولی و ارزی نمیتواند پاسخگو باشد، گفت که سیاستهای ارز تک نرخی را درپیش گرفته و به جز ارز 4200 تومانی، هیچ نرخ دیگری را به رسمیت نمیشناسد دولت برای تثبیت این نرخ نه فقط تصریح کرد که به تمام نیازهای قانونی و رسمی برای دریافت ارز ازجمله نیازهای دانشجویی و مسافری پاسخ میدهد بلکه اعلام نمود که ارز تنها میتواند از طریق سامانههای بانک مرکزی پرداخت شود و از این رو فعالیت ارزی در خارج از بانک مرکزی به هر ترتیب و منجمله صرافیهای مجاز و غیرمجاز ممنوع است.
روشن است که تک نرخی شدن ارز آن هم بهصورت دستوری را بدون مهیا شدن مقدمات نه فقط امکانپذیر نیست بلکه بازارهای غیررسمی و سیاه را تقویت میکند. از این بابت نرخ ارز در بازارهای زیرزمینی به حدود 9 هزار تومان رسید که نگرانیهای زیادی را برانگیخت کارشناسان اقتصادی دربارهی صعود این قیمت میگفتند که برخلاف ونزوئلا که برای پایین نگه داشتن نرخ ارز در بازار آزاد را مرتکب نمیشود و از ورود به بازار ارز آزاد پرهیز میکند.
با این حال دولت چنین خطایی یک بار در زمستان و بهار گذشته در مورد طلا انجام داده بود و با فروش سکه طلا، نه فقط سعی کرده بود نقدینگی را از بازار جمعآوری کند بلکه درصدد برآمده بود تا قیمت و… قیمت طلا در بازار را مهار و سرکوب نماید. البته این امر اتفاق نیفتاده و کریمی سخنگوی بانک مرکزی در اولین دوره تحویل سکههای پیش فروش شده یک ماهه، وارد بازار نشده است و سکه به جای کاهش قیمت با نرخ نجومی سه میلیون تومان و حتی بیشتر در بازار تبادل میشد.
تا این جای کار بازار نشان داد که سیاستهای ترامپ درمورد به هم ریختن اوضاع اقتصادی ایران موثر بوده و تهدیدهای ایالات متحده بهطور کامل قابل درکی توانستند نرخهای مهم طلا و ارز را در کشورمان دچار نوسان کند. نوسانی که بیثباتی اقتصاد کشور میانجامید. با این حال دولت در مقابل وارد کردن ذخایر ارزی خویش به بازار و چاسخ دادن به عطش ایجاد شده مقاومت کرد این مقاومت البته از جانب بسیاری کارشناسان مثبت تلقی شد.
چرا که خریداران ارز تنها بهخاطر سفته بازی و یا دلالی و در بهترین حالت برای حفظ ارزش و قدرت خرید نقدینگی خویش مبادرت به خرید کالا میکردند. به روشنی میتوان دریافت که دولت در وارد نکردن ذخایر سندی خود به بازار و بیمحلی به عطش قدرتمندی به میزان 1500 هزار میلیارد تومان، هوشمندی زیادی به خرج داده است اما مشکل آنجا پدید آمد که دولت تلاش کرد تا برای نیازهای همهی کشور و ارز جمله نیازهای تشریفاتی مانند اتومبیلهای گران قیمت، ارز 4200 تومانی تخصیص دهد.
ناظران مسائل اقتصادی و از جمله وزرای اقتصادی پیشین بارها به دولت پیشنهاد کردند که دولت بازار ثانویه ارز و تبادلات غیررسمی با نرخ خارج از 4200 تومانی را به رسمیت بشناسد و در این صورت نه فقط بخشی از نیازهای کشور به سمت بازار ثانویه سوق میدهد و فشار را از روی ذخایر ارزی دولت برمیدارد بلکه سبب میشود تا درزهایی که به هر ترتیب وارد خانههای شهروندان دوباره به جریان اقتصاد باز گردد.
در واقع دلارهایی که از مبادی گوناگون مانند مسافران، صادرات چمدانی و… تامین شد از طریق بازار غیررسمی ارز به چرخهی اقتصاد باز میگردد و از خریدن ارز به بازارهای سیاه و معاملات غیرقانونی جلوگیری میشود البته بالاخره دولت بازار ثانویه را تصویب و راهاندازی کرد.
نکته مهم آن است که از آنجا که مدیران دولتی دربارهی مدیریت بازار ارز نگرانی عمدهای دارند از تبدیل بازار ثانویه به یک بازار تمام عیار پرهیز میکنند. مدیران دولتی معتقدند که در این بازار باید نظارت دولت وجود داشته باشد تا از جذب غیرقابل کنترل ارز و جهشهای قیمتی دلار جلوگیری شود. به همین دلیل به جای آنکه بازار ثانویه در صرافیهای قانونی تشکیل شود، بازار ثانویه در سامانه نیما که سامانهای تحت حاکمیت بانک مرکزی است شکل گرفته است. گفته میشود طی هفتههای آینده، صرافیها نیز قرار است از طریق سامانهی نیما به بازار ثانویه و معاملات آن بپیوندند.
تحریمها در راه است
تحریمهایی که ایالات متحده علیه ایران درنظرگرفته گویا از پانزده روز دیگر عملیاتی میشود این تحریمها به گونهای تدوین شده تا عمدهترین بخشهای اقتصادی کشورمان را در برمیگیرد از جمله ایالات متحده میخواهد تا خرید نفت از ایران را تا 13 آبان ماه که مصادف با تسخیر سفارت آمریکا در ایران است به صفر برساند.
ایالات متحده همچنین شرکتها و فعالان اقتصادی جهان را تهدید کرده است تا چنانچه با ایران همکاری اقتصادی، مالی و بانکی داشته باشند از سوی ایالات متحده مورد مجازات قرار خواهند گرفت. بدین ترتیب هرمجموعه اقتصادی که میخواهند با ایران همکاری کنند باید از بازار و حوزهی اقتصادی ایالات متحده دور بماند.
در غیراین صورت مجموعهی وزارت خزانهداری آمریکا و دستگاههای قضایی آن کشور مجازاتهای سنگین مالی که ممکن است مصادره اموال آن بنگاه اقتصادی در حوزه قضایی ایالات متحده نیز جزء آن باشد علیه فعالان اقتصادی که با ایران همکاری میکنند، وضع خواهد کرد.
روشن است که این تصمیم ریسک بزرگی را به فعالان اقتصادی تحمیل میکند و به همین دلیل فعالان اقتصادی که به هر ترتیب با حوزههای اقتصادی ایالات متحده و دلار مرتبط باشند، حاضر به همکاری با ایران نخواهند بود. علاوهبر این نزدیک شدن ایران به تبادلات ارزی با دلار خط توقف و بلوکه شدن اموال کشورمان را درپی خواهد داشت.
تمامی مبادلات پولی با دلار را کنترل میکند ممکن است از طریق سیستمهای وزارت خزانهداری نقل و انتقال دلاری ایران را متوقف سازد دقیقا به همین دلیل است که از چند ماه گذشته به این سو دولت ایران تمامی فعالیتهای اقتصادی و گزارشگری ارزی خود را از دلار به یورو تغییر داده تا نه فقط امکان بلوکه کردن نقل و انتقال دلارهای ایران از سوی ایالات متحده امکانپذیر نباشد ملکه واشنگتن نتواند فعالیتها و همکاریهای اقتصادی و پولی کشورمان را رصد نمایند.
دربارهی هدف اعمال این تحریمها اگرچه مقامات ایالات متحده سخنان گوناگونی بیان کردهاند اما به نظر میرسد صریحترین و شفافترین اظهارات مربوط به رئیس جمهور آمریکا باشد که در حاشیه نشست ناتو در بروکسل گفت که هدف ایالات متحده از وضع و اعمال این تحریمها به تسلیم درآوردن ایران باشد.
درواقع واشنگتن براساس خواست متحدان خاورمیانهای خود و مشخصا اسرائیل و عربستان، میخواهد ایران به فعالیتهایش در عراق، سوریه، یمن، لبنان و فلسطین خاتمه دهد و در مقابل فعالیتهای فرامنطقهای واشنگتن در خاورمیانه سکوت نماید. این خواست البته به روشنی توسط مایک پمیئونیز بیان شده است.
چنانکه وزیر امور خارجه ایالات متحده در اظهاراتی که ژوئن گذشته بیان داشت دوازده شرط ایالات متحده برای آنکه ایران مورد تحریم قرار نگیرد را اعلام کرد. شرطهایی که چندی بعد از سوی وزیر امور خارجه کشورمان پاسخ داده شد و محمد جواد ظریف در مقابل این دوازده شرط، هفده شرطی که ایالات متحده باید رعایت کند تا ایران حاضر به مذاکره با آمریکا شود را اعلام کرد.
راههایی برای زنده ماندن
پیش از خروج از برجام، ایالات متحده حداقل سه بار تلاش کرده بود تا پروندهای علیه ایران در شورای امنیت سازمان ملل متحد باز کند و از این شورا درمورد ایران قطعنامههایی اخذ نماید. اما در هر سه مرتبه تلاشهای واشنگتن ناکام مانده بود.
چنان که در آخرین تلاش و هنگامی که آمریکا توانسته بود رضایت نسبی همهی اعضا علیه ایران را جلب کند در نخستین بار درتاریخ، به نفع ایران از حق وتو استفاده شد و روسیه پیشنویس قطعنامه علیه ایران را وتو کرد در مورد برجام هم برخی دیپلماتهای وزارت امورخارجه بهطور غیررسمی بهگزارش گفتهاند که با توجه به تهدید آتش زدن برجام ازسوی برخی رهبران ایران، ترامپ و همکارانش امیدوار بودند با خروج آمریکا، ایران نیز از برجام خارج و بدینترتیب امکان باز کردن پروندهای علیه ایران در شورای امنیت سازمان ملل متحد و… قطعنامههای تنبیهی علیه تهران امکانپذیر شود.
اما ایران از برجام خارج نشد و برنامههای ایالات متحده به هم ریخت. ماندن در برجام به این کشور امکان داد تا نه تنها از تحریمهای بینالمللی در امان بماند بلکه اصولا پاداش پایبند ماندن به توافق هستهای را از طرفهای باقی مانده در برجام مطالبه کند کشورهای باقی مانده در برجام اگرچه نمیتوانند به شرکتهای متبوع خود برای ماندن یا ترک ایران دستور دهند اما میتوانند تمهید بیندیشند که تبادلات مالی در حوزهی غیر دلاری با ایران حفظ شود و شرکتهایی که با آمریکا همکاری ندارند همچنان به فعالیت اقتصادی در ایران ادامه دهند.
از این روست در بسته اروپایی پیشنهادی خود که هنوز مراحل تدوین و نهایی شدن را میگذراند از آمادگی برای خرید روزانه یک میلیون بشکه نفت ایران خبر داده و تصریح کردهاند که از طریق بانک توسعه سرمایهگذاری اروپا میتوانند فعالیتهای سرمایهگذاری و همکاریهای بانکی با ایران را حفظ کنید.
در عین حال برخی کشورهای غیراروپایی مانند چین و مالزی و نیز روسیه تاکید میکنند که چون تحریمهای آمریکا پشتوانه سازمان ملل متحد و شورای امنیت را ندارد نه فقط رعایت آن الزامی نیست بلکه دلیلی برای رعایت آن نیز وجود ندارد. از این بابت سختگیریهایی که ایالات متحده درصدد است رعایت آن علیه ایران را و تمامی دنیا تحمیل کند نه فقط از سوی شرکای ایران مانند روسیه و چین عمل نمیشود بلکه حتی کشورهای اروپایی نیز درصدد پیداکردن راههایی برای کنار زدن آن هستند.
این مجموعه تحولات و موضعگیریها باعث شده تا علیرقم واشنگتن و تلآویو درمورد تاثیرگذاری تحریمها علیه ایران به راه انداختهاند ابعاد تاثیرگذاری آن بهطور واقعی در هالهای از ابهام قرارداشته باشد. در واقع حتی آمریکاییها نیز که تحریمها را وضع کردهاند مطمئن نیستند که این تحریمها و سختگیری میتواند تهران را به زانو درآورد.
آیا ایران دوام میآورد؟
بسیاری از مخالفان جمهوری اسلامی ایران که در خارج از ایران به سر میبرند، آرزو میکنند که تحریمها و تهدیدهای کاخ سفید علیه ایران کارساز واقع شود و جمهوری اسلامی با ایران خداحافظی کند. از این بابت بسیاری از این مخالفان در رسانهها به جای تحلیل، آرزوهایشان را بیان میکنند و نتیجه میگیرند که به زودی و در کمترین زمان ممکن جمهوری اسلامی ایران با موج عظیمی از شورشهای داخلی مواجه میشود و با ناتوانی از مهار این شورشها مجبور به ترک قدرت میشود.
البته تجربه تاریخی در این باره آن است که هیچ کشوری در اثر تحریمهای اقتصادی دچار فروپاشی نشده و هیچ حکومتی در مواجه با تحریمهای سختگیرانه ناچار به ترک قدرت نشده است بارزترین نمونه در این باره عراق در دوران صدام حسین است که علیرغم سختگیریهای وحشتناک از سوی شورای امنیت سازمان ملل متحد و نیز قدرتهای ارشد جهان باز هم حکومت صدام حسین سقوط نکرد و ایالات متحده مجبور شد با همدستی انگلستان عراق را اشغال و حکومت صدام حسین را ساقط کند.
از این بابت کنار رفتن و یا آن طور که آمریکاییها میخواهند تسلیم شدن ایران در مقابل خواستهای ایالات متحده به وسیلهی اعمال تحریمهای اقتصادی دور از ذهن به نظر میرسد بهویژه آنکه این تحریمها از سوی جامعه بینالمللی و سازمان ملل متحد پشتیبانی نمیشود و کشورها الزامی برای پایبندی به آن ندارند.
درعین حال گمان میرود که تحریمهای ایالات متحده علیه ایران، حدود 40 درصد از درآمد کشورمان را کاهش دهد این رقم البته تاثیر بسیار مهمی بر اقتصاد کشور دارد و سبب افزایش رکود و از آن خطرناکتر رکود تورمی در ایران خواهد شد. در واقع مجموعه کالاهایی که با استفاده از بازار ثانویه و با دلار حدود هشت هزار تومان وارد کشور میشود رفته رفته کل بازار تجاری ایران را تحت تأثیر قرار خواهد داد و تورم را بهطور عمومی افزایش خواهد داد.
در عین برخی کالاهای ضروری چه بهخاطر تحریمهای تجاری ایالات متحده و چه بهخاطر تحریمهای بانکی امکان ورود به کشور را نخواهد داشت در گذشته نیز مواردی مانند دارو چه بهخاطر عدم فروش تولیدکننده و چه بهخاطر عدم امکان نقل و انتقال پول، امکان ورود به بازارهای ایران را پیدا نکردند. همان هنگام اگرچه آمریکاییها تصریح میکردند که دارو و غذا جز تحریمهای اعمال شده نیستند اما در مقابل مانعی که برای واردات دارو وجود داشت میگفتند که این مشکلی است که دولت ایران برای شهروندانش بهوجود آورده و ایرانیان خود باید مشکلاتشان را با حکومتشان حل کنند. بدینترتیب و اگر تحریمهایی که هم اکنون علیه ایران اعمال میشود نتیجه بخش نشود.
در عین حال تهران امیدوار است در انتخابات میان دورهای مجالس آمریکا، احزاب رقیب و مشخصا دموکراتها٬ کرسیهای بیشتری کسب کنند دراینصورت حتی اگر تهدید استیضاح رئیس جمهور محقق نشود، باز هم به میزان زیادی از تندرویها ترامپ کاسته خواهد شد و بسیاری از ماجراجوییهای او متوقف میگردد همچنین برخی ناظران مسائل اقتصادی میگویند قراین زیادی وجود دارد که نشان میدهد حتی درصورت موفقیت تحریمها از جانب ترامپ، باز هم منافذ زیادی برای نفس کشیدن اقتصاد ایران وجود دارد که در بدترین حالت، اوضاع اقتصاد کشور به دوران جنگ تحمیلی شبیه خواهد شد. از این بابت ناظران مسائل اقتصادی دورهای سخت و طاقتفرسا همراه با ریاضت شدید اقتصادی در مقابل ایرانیان پیشبینی میکنند.
حمید تهرانی