
ای زبردست زیردست آزار
گـرم تا کی بماند این بازار
به چه کارآیدت جهانـداری
مردنت به که مردم آزاری*
پیش از اینکه وارد بحث اساسی شوم لازم میدانم یک نکتهای را در مورد اتفاق ناگواری که در هشتم فروردین 94 برای دو نوجوان ایرانی 14- 15 ساله توسط پلیس عربستان سعودی مدعی حراست و حفاظت از خانه خدا رخ داده توضیح دهم. آنچه در سایتهای خبری منعکس است این واقعه هنگام خروج زائران از جده بوده و نه هنگام ورود که معمولاً به تفتیش بدنی مسافران میپردازند ولی به هیچ وجه سابقه ندارد که هنگام خروج به این کار مبادرت کنند.
یکی از متهمان هم اقرار به انجام این عمل شنیع نموده و مدعی شده که به فتوای یکی از علمای خودشان مرتکب این عمل زشت شده است، بنابراین در صحت این خبر ناگوار جای هیچ تردیدی نیست و آنها یی که میخواهند به بهانه اینکه ممکن است اینها مواد مخدر به همراه داشته باشند مأموران بیشرم سعودی به بهانه تفتیش بدنی آنها دست به این عمل زشت زدهاند برای رد گم کردن است و بس. توصیه من به بعضی از شبکههای ماهوارهای این است که بخاطر ریالهای سعودی شرف خبررسانی را به باد هوا ندهند واما وقایع شوم دیگری که به دست دژخیمان سعودی اتفاق افتاد و قلب همه مردم ایران را جریحهدار کرد.
در سال 1322 (72 سال پیش) جوان 22 سالهای به نام میرزاابوطالب یزدی فرزند حاج حسین مهرعلی ازمردمان اردکان یزد به اتفاق همسرش به قصد زیارت مکه معظمه از راه خرمشهر به کویت عزیمت میکنند و از آنجا خود و همسرش را با شتر به سرزمین حجاز میرساند.
در جریان طواف خانه کعبه که هوا به شدت گرم بوده حالت تهوع به او دست میدهد و استفراغ میکند. او به منظوراحترام به خانه کعبه بلا فاصله احرامی خود را جلو دهانش میگیرد ودرنتیجه احرامیاش آلوده میگردد و عدهای از طواف کنندگان که برخی از آنها مصری بودهاند وقتی ابوطالب را دراین حالت میبینند به جای کمک کردن به وی به تصور اینکه نامبرده قصد آلوده کردن خانه کعبه را داشته او را به شدت کتک میزنند و در نتیجه دامن احرامی از دست وی رها میشود وآنچه استفراغ کرده روی زمین حرم میریزد.
بعضی از زائران مصری و عراقی و دیگران که این وضع را مشاهده میکنند به شرطهها خبر داده وآنها او را دستگیر کرده و به دارالقضاء میبرند و همانها در بیدادگاه هم به دروغ شهادت میدهند که وی قصد اهانت به خانه کعبه را داشته است و حاکم شرع حکم به گردن زدن این جوان 22 ساله میدهد. این اتفاق ناگواردر12 ذیحجه رخ داده و در روز 14 ذیحجه گردن زده میشود.
جای عکس گردن زدن
پس از رسیدن خبر قتل ابوطالب موجی از خشم، ناراحتی و اعتراض در میان شیعیان جهان به وجود میآید، مرحوم آیت العظمی سید ابوالحسن اصفهانی که در کربلا مقیم بوده واکنش شدیدی نشان میدهد. اهالی نجف و کربلا اعتراضشان را با حادثه اعلام میدارند، در ایران عزای عمومی اعلام و در اکثر شهرها مجالس ختم برگزارمیگردد . دو خواهر وی درمدت کوتاهی در اثراندوه حادثه جان خود را از دست میدهند، به روایتی دست به خودکشی میزنند.
در پی این حادثه غمناک بر اثر فشار بیامان مراجع عظام تقلید رابطه دیپلماتیک ایران و عربستان سعودی به مدت چهار سال قطع میگردد و دولت ایران از اعزام ایرانیان به عربستان سعودی خودداری میکند.
ماجرای ابوطالب یزدی نه تنها درتیرگی رابطه عربستان و ایران بلکه در تداوم وافزایش کدورت در روابط شیعه و سنی بسیار تأثیرگذار میشود ولی متأسفانه آنهایی که از اعزام زائران منافعشان به خطرافتاده بود به بعضی علماء متوسل میشوند و محمدرضا شاه را وادار میکنند دوباره رابطه را بعد از چهار سال برقرار کند. نویسنده درسال 1354(سالی که در منا بر اثر بیکفایتی و بیتدبیری مقامات سعودی آتشسوزی رخ داد و حدود سیصد نفر از زائران ایرانی جان خود را از دست دادند و عدهای ناپدید شدند شایعاتی درمورد ناپدید شدهها به وجود آمد که از آن میگذرم.
تجلی سبزواری درمورد به قتل رسیدن ابوطالب یزدی در مثنوی بلندی به نام “طالب نامه” خطاب به سعودیها چنین سرود:
اي رئيس دولت نجد و حجاز
اي ندانسته حقيقت از مجاز
شرط مهمانداري و رسم صفا
قاعده احسان و آئين وفا
در عرب گردن زدن يا كشتن است
در ميان خاك و خون آغشتن است؟
بر شما طالب مگر مهمان نبود
زائــر آن کعــبه ایـمان نبود؟
شیعه بود ،اما به دین کافر نبود
منــکر قرآن و پیغمبــر نبـود
تدخلن المسجد ان شاء آمنین
نیسـت ایـن آیت ز قرآن مبین؟
من در مقاله قبلی در مجله گزارش با عنوان : (ثروت یک هزار میلیارد دلاری آل سعود) نوشتم و در آن به بیکفایتی و عدم صلاحیت آن غاصبان سرزمین وحی اشاره کردم و یادآور شدم که : (خاندان سعودی صلاحیت اداره مکه معظمه و مدینه منوره را ندارند و باید ترتیبی داده شود، این کشور تحت نظارت کشورهای اسلامی (به استثنای دو سه کشوری که سر در آخور عربستان سعودی دارند) با نظارت سازمان ملل اداره شود و این اقدام با برنامهریزی دقیق کار مشكلی نیست، مگر اینکه دولتهایی که از در آمد این کشور متمتع میشوند مانع این کار بشوند).
این مقاله مورد توجه قاطبه مردم ایران قرار گرفت و میگفتند ایکاش سازمان ملل همت کند و دست این غاصبان را از حرمین شریفین کوتاه سازند. در پایان قطعه شعری را از مرحوم شیخ بهایی که در مورد حج سروده و معروف است میآورم.
همه روز روزه بودن، همه شب نماز کردن
همه ساله حج نمودن، سفر حجاز کردن
ز مدینه تا به کعبه، سر و پا برهنه رفتن
دو لب از برای لبیک، به وظیفه باز کردن
به مساجد و معابر، همه اعتکاف جستن
ز ملاهی و مناهی همه احتراز کردن
شب جمعهها نخفتن، به خدای راز گفتن
ز وجود بی نیازش، طلب نیاز کردن
به خدا که هیچ کس را، ثمر آنقدر نباشد
که به روی ناامیدی در بسته باز کردن
اسماعیل رزم آسا
نویسنده وروزنامه نگار