دستفروشي در خوزستان دست به خودكشي زد، خبر در دنيا پيچيد اما گوش ما آنرا نشنيد، وجدان كسي درد نگرفت. اين گزارش راهكارهايي براي ساماندهي دستفروش ارائه داده است.
دستفروشی پدیده غریبی نیست، همه آنها را در گوشه پیادهروهای خیابانهای شهر دیدهاند، دستفروشی در مترو (البته این دسته بیشتر مختص تهران هستند)، یا وانتهای میوه فروش هم انواع دیگر این کسب و کار هستند. دستفروشها معمولاً کالاهای ارزان قیمت عرضه میکنند یا نسبت به واحدهای صنفی برای اجناس یکسان قیمت فروش کمتری از مشتریان خود تقاضا میکنند.
دستفروشی احتمالا یکی از ابتداییترین ایدههایی است که به ذهن فرد جویای کار و فاقد سرمایه قابل توجه خطور میکند و البته پیش شرط دیگری هم دارد، رشد پایین اقتصادی یک کشور که سبب خواهد شد کسب و کارهای کوچک تعطیل و نرخ تولید داخلی کند شود.
در این حالت توزیع در مقایسه با تولید، شانس بیشتری برای موفقیت و سوددهی ایجاد میکند. شاید به همین دلیل است که تعداد واحدهای صنفی توزیع کننده در کشور ما نسبت به جمعیت بسیار بالاتر (گاهی تا 10 برابر میانگین جهانی) از کشورهای اروپایی و آمریکای شمالی است.
بر اساس تارنمای اصناف کشور تعداد صنفهای مجاز کشور به حدود 2 میلیون و غیر مجاز حدود 500 هزار واحد میرسد، نکته قابل توجه اینکه، آمار یاد شده رقم دست فروشهای خیابانی را شامل نمیشود و آمار دقیقی از دستفروشها در دست نیست. عدم امکان کنترل این نوع فروشندهها، ایجاد ترافیک و ظاهر نازیبایی که از تجمع دستفروشها در معابر ایجاد میشود از معضلات مدیریت شهری است.
مزایا و معایب
همانگونه که اشاره شد مهمترین مزیت خرید از دستفروشان قیمت مناسب تر برای اجناس مشابه و قدرت چانهزنی بالاتر برای مشتری است. برای فروشندهها نیز عدم تعهد (در مورد دستفروشها این مسأله بیشتر از آن که حقوقی باشد، وجدانی است) به خریدار، عدم پرداخت مالیات، عوارض شهرداری، عدم نیاز به دریافت مجوز کسب و پرداخت اجاره بها یا قیمت خرید مغازه، امکان جابه جایی و تغییر شغل آسان.
برای خریدار زمان و مکان فروشندگان ممکن است ثبات نداشته باشد یعنی یک فروشنده خاص در روز یا هفته بعد در همان مکان قبلی حاضر نباشد و این خود یک مشکل دیگر ایجاد می کند، در صورت خرابی، محصول فروخته شده و یا هر مشکل دیگر در آن، امکان پیگیری و یا تعویض پایین می آید همچنین اکثر فروشندگان فاقد دستگاه کارت خوان برای پرداخت الکترونیکی پول هستند و مشتری باید تمام پول مورد نیازش را به صورت نقد حمل و نقل و پرداخت نماید بدون داشتن رسید معتبر.
روی کالاها اتیکت قیمت نصب نیست و باید بهای جنس را از فروشنده پرسید و بعضی اوقات فروشندهها از روش های سنتی جمع زدن ذهنی که همراه با خطا است، برای محاسبه قیمت ها استفاده می کنند. تمام موارد یاد شده برای خود فروشنده ها نیز ممکن است ایراد به حساب آید، مثلا حمل پول نقد حاصل از فروش احتمال سرقت یا مفقود شدن آن را افزایش میدهد یا عدم ثبات در مکان فروش امکان دسترسی مشتریان خاص و ثابت را پایین میآورد.
مشکلات و راهکار ها
مسئولان امور شهري همواره تلاش ميكنند تا دستفروشان را در بازارچههای ویژه مانند بازارهای محلی ساماندهي كنند. بازارهای محلی یا هفتگی، از یادگارهای دوران گذشته است. زمانی وسایل حمل و نقل و راههای شهری و بین شهری به گستردگی امروز نبود، بنابراین مردم برای تهیه مایحتاج خود به ویژه در شهرهای کوچکتر و روستاها به این بازارها وابسته بودند، از طرف دیگر این بازارها شغل ایجاد میکردند و یکی از عوامل جا به جایی فرهنگها و حتی زبانها بودند.
امروزه اگرچه این کارکردها از بین رفتهاند، اما هنوز مکانی برای خرید و فروش میباشند و به علت فراوانی عرضه کنندهها و بازه گستردهای که از قیمتها وجود دارد مشتریان امکان انتخاب بیشتری دارند. اما با اين حال بسياري از دستفروشها ترجيح ميدهند كه همچنان در كنار خيابان و گذرگاههاي عمومي به دستفروشي بپردازند. اگر از مراحل دریافت مجوز و پرداخت هزینههای آن چشمپوشی کنیم، چند دلیل برای این عدم علاقه دستفروشان به بازارهای محلی قابل ذکر است.
روشنایی دکههای فروش به عهده خودشان است، این سبب میشود که با غروب خورشید سر و صدای نسبتاً آزار دهندهای توسط ژنراتورهای برق آلاینده هوا ایجاد گردد. فروشندههایی که بودجه کمتری دارند از چراغ نفتی استفاده میکنند که البته شدت روشنایی پایینتری دارند و همین نکته احتمال دستبرد به آنها را بالا میبرد زیرا وسیله امنیت این بازارها مهیا نیست به این معنا که شاید بهتر بود چند مامور نیروی انتظامی یا حداقل ماموران حراست به گشتزنی در بازار بپردازند و بزرگترین مشکل این فروشندگان نداشتن بیمه است و بنابه گفته خود آنها سازمان میادین شهرداری قولهایی در این زمینه داده است که ظاهراً هنوز اجرایی نشده است. در فصل پاییز و زمستان مشکل بارندگی و خیس شدن محصولات هم وجود دارد که البته شاید خشکسالیهای اخیر برای این بازارها نوعی نعمت یه حساب آید!
نتیجه
دستفروشی به عنوان راه حلی برای کسب و کار حداقل به صورت موقت و گذران زندگی دستفروشان و خانواده آنها به حساب میآید. دستفروشان نه به انتخاب خود بلکه به جبر روزگار و شرایط زندگی خود را ناگزیر به انجام این کار میدانند.
بیشتر افراد دستفروش یا کار قبلی خود را به دلایل متعدد از دست دادهاند، یا دچار بیکاری فصلی شدهاند مانند کارگران ساختمانی یا برخی کشاورزان در فصل پاییز و زمستان. البته تورم و وضعیت اقتصادی کلان کشور هم در افزایش یا کاهش تعداد دستفروشان بسیار اهمیت دارد، رکود در بازار و عدم توانایی در پرداخت اجاره بهای واحد صنفی میتواند سبب افزایش تعداد دستفروشان خیابانی شود. وجود برخی مشکلات سبب میشود که بسیاری از آنان ترجیح دهند به جای تجمع در یک بازارچه به صورت پراکنده در گذرگاهها به کار خود ادامه دهند.
همکاری مدیران شهری برای بهبود و حل مشکلات بازارهای محلی در کوتاه مدت و تلاش دولت برای بهبود وضعیت اقتصادی کشور در دراز مدت میتواند به حل بسیاری از مشکلات دستفروشی و دستفروشان کمک کند.