Home فرهنگی سیاست‌های ‌فراموش شده فرهنگی !

سیاست‌های ‌فراموش شده فرهنگی !

0
سیاست‌های ‌فراموش شده فرهنگی !
در مقدمه اصول سیاست فرهنگی کشور که در مورخ 20/5/1371 به تصویب نهایی شورای عالی انقلاب فرهنگی رسیده، آمده است: در طول تاریخ بشری هرگاه دولتها و سازمان‌های رسمی از مسیر فرهنگی مردم جدا افتاده و برای خویش سیر و سیاستی دیگر اعم از غیر مردمی و ضد مردم داشته‌اند بخصوص هرگاه مردم به دلائل متعدد جغرافیائی، اقتصادی، سیاسی، روحی و نظائر آن از تشکل و تعامل فرهنگی دور و پراکنده شده‌اند، فرهنگ لاجرم سیلان و جریان مطلوب و کمال یافته خویش را کم و بیش از دست داده و چه بسا به انقطاع و گسیختگی مبتلا شده است.
این مقدمه همچنین در فرازی دیگر می‌افزاید‌: جامعه رشید جامعه‌ای است که بتواند نیازهای فرهنگی خویش را در رهگذر حیات و حرکت اجتماعی بازشناخته، از تظاهرات و تمایلات کاذب یا گذرا تفکیک کند و قدرت پاسخگویی به این نیازها و بهره‌گیری از آنها را در جهت رشد و کمال معنوی و مادی دارا باشد و در ادامه، شرط لازم برای تحقق چنین مطلوبی در هر کشوری را زمامدارانش می‌دانند که بتوانند به منظور همراهی با جریان عظیم و عمیق و اصیل فرهنگ در جامعه سیاستگزاری و برنامه‌ریزی کرده و اهم محورهای لازم برای این حرکت را تشخیص داده و تعیین کنند.
مقدمه فوق مدخلی است برای ورود به نمایشی که در روزهای اخیر به روی صحنه رفته است و واکنش بخشی از جامعه تئاتری کشور را برانگیخته و با انتقاد شدید از مدیریت تئاتر کشور آن را نا کارآمد توصیف کرده است .
تئاتر از معدود هنرهایی در کشور است که به صورت مستقل مصوباتی را در شورای عالی انقلاب فرهنگی دارد که در واقع یک نقطه عطف برای هنر نمایش محسوب می‌شود . این شورا در جلسه مورخ 26/11/1378 با تصویب سیاست‌های هنر نمایشی‌، تئاتر را از عناصر مقوم فرهنگی می‌داند که هدف و ضرورت آن به منظور اعتلای فرهنگی جامعه مي‌باشد. (‌ماده 1) و ( ماده 2) دولت را موظف کرده است شرایط مادی و معنوی لازم را برای تولید نمایش و ایجاد مکان‌های نمایشی در سراسر کشور فراهم آورد و حمایت لازم را برای گسترش و اعتلای هنر تئاتر انجام دهد‌.
با وجود این تعاریف می‌توان به این نتیجه رسید که هنر تجلی معرفت و معنویت و ابزار گسترش فرهنگ در جامعه است و هر چه این حضور گسترده‌تر باشد و دسترسی آحاد جامعه به آن آسانتر فراهم شود در غنای زندگی فردی و اجتماعی آنان نقش بسزایی خواهد داشت‌. هنر تئاتر نیز از این قاعده مستثنی نیست و اگر به صورت همه جانبه مورد توجه واقع شود می‌تواند به عنوان یک نهاد فرهنگ‌ساز در جامعه مطرح باشد.
آنچه امروزه بر جایگاه تئاتر ایران سایه افکنده است شرایط اقتصادی‌، فرهنگی و اجتماعی جامعه است. این هنر کهن متاثر از شرایط موجود در تولید و عرضه، وضعیت نا مطلوبی را سپری می‌کند و از مهم‌ترین مشکلات چیرگی ابعاد اقتصادی بر آن است.
در شرایط کنونی گروه‌های تئاتری برای تامین هزینه تولید دو راه در پیش دارند‌. یا از امکانات و سرمایه و حمایت بخش خصوصی بهره می‌برند و یا اینکه در راهروهای پر پیچ وخم ساختمان‌های دولتی سرگردانند تا متولیان امور هنر‌های نمایشی به حمایت مالی از آنان بپردازند‌‌ و این در حالی است که بخش دولتی که اغلب از حمایت سر باز می‌زند یا قادر به تامین مخارج و کمک مالی نیست یا مصوبات سیاست‌های خویش را در‌ حمایت ‌و ارتقای کیفیت هنر تئاتر به فراموشی سپرده است‌!
با وجود این آنچه مسلم است در فقدان حمایت مالی متولیان دولت از تولید و اعتلای فرهنگی در راستای سیاستهای شورای عالی فرهنگی کشور‌، ورود سرمایه‌گذارانی است که در حوزه نمایش‌ سر بر افراشته‌اند و جامعه امروز تئاتر با آن روبرو شده است‌. تازه‌واردان فرهنگی با زیرکی و بهره‌مندی از امکانات‌ سرمایه‌ای خویش و تنها بر اساس نبض بازار با استفاده از تمایلات کاذب و گذرا‌ی مخاطب می‌رود تا با فراهم کردن بستری نامتجانس نیازهای فرهنگی جامعه را به گسیختگی تبدیل کند‌.
نکته‌ای که کانون کارگردانان خانه تئاتر اخیراً با به صحنه رفتن نمایشی در یکی از تالارهای بزرگ تهران با سرمایه‌گذاری شخصی و با بهره‌مندی از برخی چهره‌های سینمایی و با فروش بلیط یکصد هزارتومانی آن را فاجعه‌ای می‌داند‌.
این رویکرد سرمایه‌گذاری در حوزه نمایش از نگاه این بخش از جامعه تئاتری‌، نادیده انگاشتن حسن شهرت هنری افراد در حوزه¬ تئاتراست و تخریب و به اضمحلال کشاندن نفس هنر تئاتر و زدودن هویت اندیشمندانه¬ این هنر شریف که تاکنون از دستبرد تجارت مآبی و شهرت‌طلبی شهرت‌طلبان و سرمایه‌¬داران در امان مانده، از نتایج آن برشمارده است‌.
در همین راستا اگر به گذشته تئاتر این مرز و بوم نگاهی افکنده شود‌ بی‌شک‌ نمایش‌هایی بر روی صحنه رفته است که نام بزرگانی از مفاخر فرهنگی حوزه تئاتر بر تارک آنها می‌درخشد و‌ پس از گذشت سالیان دور از تولید به عنوان‌ افتخارات هنرهای نمایشی کشور نام برده می‌شود. ‌نمایش‌هایی که نشانه‌ها و پوسترهای آن را می‌توان‌ در همان راهروهای پر پیچ و خم در قاب‌هایی بر روی دیوار جستجو کرد .
اکنون براساس گفتمان کانون کارگردانان ‌خانه تئاتر که‌ این هنر‌ خواست عالی مخاطب را برآورده می‌¬کند نه صرفاً خواست¬های سطحی و سرگرمی‌خواه او را، بر متولیان امور هنرهای نمایشی است تا به امور خویش بیاندیشند و باور داشته باشند با سیاست‌گذاری فعلی‌، آنچه درآینده از تئاتر امروز کشور می‌توان جستجو کرد ته مانده بلیت یکصد هزار تومانی نمایش‌هایی خواهد بود که روزی مخاطب آن نمایش ‌در جلوی درب تالاری‌ در پی امضای ستاره سینمایی آن نمایش‌ ساعت‌ها به انتظار بوده است‌! و این نکته بی‌تردید بر نهاد فرهنگ‌ساز کشور افتخاری نیست که به آن ببالد و فخر بفروشد.
و در فراز آخر می‌توان باور داشت در سال 94 که از سوی وزیر ارشاد بالاترین‌ مقام امور فرهنگی و هنری کشور سال تئاتر نامیده شده است سیاست‌گذاران فعلی تئاتر فرصت را مغتنم دانسته‌ و با حمایت خویش در راستای مصوبات سیاست‌های شورای عالی انقلاب فرهنگی کشور و‌ بر سخن آن والا مقام در جشن اردیبهشت تئاتر که «هنر فاخر و مقدس تئاتر همواره به دنبال ایجاد بستری مناسب به منظور رشد و ارتقاء اندیشه‌های پاک و انسانی بوده است»، اهتمام ورزیده و جایگاه تئاتر را به فضای اصلی خود بازگرداند.
«فضایی که حداقل در چند سال گذشته برای طرح واقع‌بینانه مسائل اجتماعی، فرهنگی و تاریخی که تماشاگر کمتر در مدیوم‌های دیگر شاهد آن بوده فضای امنی تلقی می‌¬شده است » *.
*بیانیه کانون کارگردانان خانه تئاتر1/4/94

حميدرضا يعقوبيان

LEAVE A REPLY

Please enter your comment!
Please enter your name here