
از سازمانی که سنگبنایش، دروغگوی سال تحویل داده چه انتظار؟
مدیریت بحران در کشور ما، مدیریتی ناکارآمد است. این گزاره، نه از روی سلیقه شخصی بلکه به مدد آمار و اطلاعات موجود و حافظه تاریخی مردم، گفته میشود و نیز اگر سازمان هواشناسی را به دلیل انجام پیشبینیهای مؤثر از وقوع توفان، سیل و دیگر حوادث غیر مترقبهی جوی، خط پیشین (نه خط مقدمِ) مدیریت بحران بدانیم، به این دلیل که مجموعه مدیریت بحران انجام اقداماتی «دومینووار» را در ادامه کار الزامی میسازد و در تمام دنیا به عنوان یک سیستم شناخته میشود، وقتی اولین گام درست برداشته نشود، سایر مراحل نیز درست اجرا نخواهند شد. حال بماند که غیر از وضع سازمان هواشناسی، سازمان مدیریت بحران که به عنوان ستادی زیر نظر وزارت کشور عمل میکند، ساختاری غیرکارآمد دارد.
از وقوع حادثه اخیر سیل، ریزش کوه و وزش توفان، که منجر به کشته و ناپدید شدن تعدادی از هموطنان شد، دیگر همه اطلاع دارند و قرار نیست در این مجال به اصل موضوع بپردازیم اما مشکل کار کجاست که طی دو سال گذشته، دو حادثه جوی رخ داده و در هر دو مورد که پای سازمان مدیریت بحران کشور و سازمان هواشناسی در میان بوده، همه غافلگیر شدند و در حین بحران گرفتار سرگیجه! در چنین وقایعی، بحران آب و هوايی یک معضل است و سرگیجه ایجاد شده، خود معضل دیگر؛ چون بحرانی را در درون بحران کلید میزند. سوال مهمتر این است که با این اوضاع و احوال اگر در تهران آن زلزله معروف که همه منتظر آن هستند و هنوز نیامده اما چند سالی هست ذهن شهروند و مدیر دولتی و… را درگیر کرده است، بیاید، با این عملکرد، سر پایتخت چه خواهد آمد؟
پای هواشناسی درمیان
سازمان هواشناسی در کشور ما تاریخچه خوبی ندارد. درباره پیشینهی هواشناسی اگر آنطور که «دکتر پرویز کردوانی» (با توجه به شناخت و فعالیتهايی که در هواشناسی ایران انجام داده است)، در خاطراتش بیان میکند، به قضاوت بنشینیم، خیلی پیشینهی افتخارآمیزی نیست. او در بخشی از خاطراتش که در یک برنامه تلویزیونی گفته میشد، بر این موضوع تأکید داشت که هواشناسی در کشور ما از همان روز اول بنایش بر «آزمون» و «خطا» بوده است. در آن برنامه تلویزیونی، «کردوانی» با لبخندی بسیار ملیح این نکته را بیان کرد که به دلیل همین آزمون و خطاها، در زمانی که امور هواشناسی در دستش بوده سالهای سال، از سوی رسانهها و جراید، به دلیل پیشبینیهای غلط وضع جوی، به عنوان درغگوی سال یا «آقای دروغ» انتخاب شده است. دکتر کردوانی میگفت: در سازمانی که در آن زمان، برای مسئولان وقت، اهمیتی نداشت و از بودجه و امکاناتی هم برخوردار نبود، فقط عشق به کار توانسته مرا نگه دارد. ظاهراً او با همین آزمون و خطا توانسته است سازمان هواشناسی را بنا کند و دستاندرکاران بعدی، به اين مرحله برسانند. اما در مجموع سازمان هواشناسی پیشینه خوبی ندارد و چه آن زمان که دروغ تحویل جامعه داد و چه بعدها، پیشبینیهای کارآمدی نداشته است. کارآمدی از این جهت که دولتها هزینه هنگفت چنین سازمانهايی را به این دلیل میدهند که در هنگامه حادثه بتوانند یاریگر جامعه باشند و خسارتها به ویژه خسارات جانی را کاهش دهند و الا، دادن گزارش «صاف، قسمتی ابری، در برخی موارد همراه با گرد و غبار» کار «شاقی» نیست! به همین دلیل بهرغم هزینههای گزاف سازمانی (اعم از جاری و توسعهای) که بر دوش بیتالمال گذاشته شده است، سازمان هواشناسی کشور، ظاهراً مفیدتر از این نبوده که هر روز گزارشهايی بدهد که از میزان «صافی یا ناصافی» هوا خبر میدهند.
تاریخ عبرت ندارد
تجربه درباره پیشبینیهای نادرست سازمان هواشناسی، کم نیست. سالهای پیش در دهههای 1360 و 1370، آن طور که در ذهنها هک شده، اساساً مردم اعتباری برای پیشبینیهای سازمان هواشناسی قائل نبودند اما از زمانی به بعد اوضاع کمی بهتر شده بود تا اینکه حادثه سال گذشته، ناکارآمدی این سازمان را در زمان بحران، به رخ کشید. «طوفان سیاه» که یادتان هست؟ طوفان سال گذشته تهران؟ بعد از ظهر یک روز تابستانی بود که ناگهان هوا تیره و تار شد. گروهی سرکارشان بودند و گروهی دیگر در خیابان، گروهی هم روی بالکن منزل نشسته بودند، عصرانه میخوردند و مشغول گپ خانوادگی (که البته این روزها کمیاب است) و هر کسی مشغول انجام كاري بود، که ناگهان، آسمان تیره و تار شد. حتی اوضاع چنان به هم ریخت که در این بحبوحه، یکی گفت: «نکنه آخر الزمون باشه؟!» حرف او هر چند بسیار جدی و از روی سادگی بود، (البته شاید! زیرا آنهايی هم که خودشان را در آن حال و اوضاع، محکم نشان میدادند بعدها برای دوستانشان تعریف کردند که چقدر ترسیده بودند و هیچ بعید نیست که آنها هم همین فکر را کرده باشند!) اما در واقع هم محشر کبريايی بود. بعد از حادثه، البته مشخص شد خسارتها به چه میزان است. مهمتر از خسارت چند ده میلیارد تومانی، خسارات جانی بود که تعدادی از هموطنانمان را در کام مرگ فرو برد. آن زمان وقتی سازمان هواشناسی را به باد انتقاد گرفتند که چرا پیشبینی قابل اتکايی انجام نشده است، پاسخ خیلی سرراست و مختصر بود: «روز گذشته احتمال بروز رگبار، رعد و برق، وزش شدید باد و گرد و خاک در پورتال سازمان هواشناسی صادر شده بود و این اطلاعیه برای دستگاههای ذیربط از جمله وزارت نیرو، وزارت کشور، ستاد بحران و ستاد هلال احمر فکس شده بود». ضمن اینکه در پاسخ سازمان هواشناسی تأکید شده بود که اساس این شرایط قابل پیشبینی نیست. یعنی به قول اهالی کوچه و بازار پاسخ «خیلی شیک و مجلسی» بود. همین!
سیستم پیامک خطر
رویه مقابله با این حوادث در دیگر کشورها چگونه است؟ این سوال و پاسخ، تا حد زیادی میتواند ما را با وضع جاری در مدیریت بحران دنیا آشنا سازد. قاعده در دیگر کشورها این است که سیستم هشداری وجود دارد که هنگام نیاز، توسط آن به شهروندان خبر داده میشود. در ژاپن و فیلیپین از سیستم تلفن همراه استفاده میشود و اپراتورهای تلفن همراه موظفند زمینهای فراهم کنند که در زمان بروز حادثه، به سرعت برای تمام مشترکانشان، پیامک اعلان خطر، ارسال شود. سیستمهای دیگری هم هست که در اروپا، آمریکا و کانادا استفاده میشود، اما فیالحال بحث ما توضیح این سیستمها و شیوه کار آنها نیست. پیش از اینکه این سیستم وجود داشته باشد شما باید اطلاعات درست یا نسبتاً درستی از وضع پیش رو داشته باشید. در دنیا سازمانهای هواشناسی بنا بر مدلهايی که برای پیشبینی هوا دارند و البته کامپیوترهايی که در دهم ثانیه، میلیاردها محاسبه همزمان انجام میدهند، به کار گرفته میشوند به همین دلیل است که به گفته اقبال شاکری رئیس کمیته عمران شورای شهر تهران، سایت هواشناسی جهانی پیشبینی 10 روز آینده مناطق مختلف جهان را نسبتاً دقیق، انجام داده و بر روي سایت خود قرار میدهد.
حالا در فقره اخیر با توجه به تجربهای که سال گذشته داشتیم، یک بار دیگر در زمان وقوع بحران، سرگیجه تمام دستگاههای مربوط را فرا گرفت و مردمی که در یک روز تعطیل در کنار رودخانهها و مناطق خوشآب و هوا به سر میبردند ناگهان با هجوم آب و ریزش کوه مواجه شدند که اين بار هم باز پای سازمان هواشناسی کشور و سازمان مدیریت بحران کشور در میان است. این موضوع هرچند آسیبها را نمایان کرد اما موضوع بدتری مثل همه اتفاقاتی که این سالها رخ داده، نمایان شد. هیچکس استعفا نکرد، اخراج نشد و مدیری هم از مردم عذرخواهی نکرد! بدتر از آن اینکه مدیران سازمانهای مذکور پس از حادثه که باز هم منجر به خسارات مالی و به ویژه خسارات جانی شد، دست به توجیه زدند و با دفاع از عملکرد ناقص و ناکافی سازمانهای تحت مدیریت خود، كم بودن بودجه و امکانات را دلیل اصلی وضع موجود دانستند. رئیس سازمان هواشناسی هم دوباره ادعای سال گذشته سازمان متبوعش را تکرار کرد که به سازمانها اعلام کرده است اما آتشنشانی، هلال احمر، اورژانس کشور، هیچ کدام از این اعلام خطر، اطلاع ندارند. حتی در فکسی که برای سازمانهای مرتبط ارسال شده پیشبینی اوضاع، خبر از وضع غیر عادی نمیدهد. پیامکی هم که برای مسئولان ذیربط ارسال شده به این شرح است: «روز یکشنبه 28/4/94 در استانهای البرز و تهران رگبار و رعد و برق و در بعضی ساعات وزش شدید باد و گرد و خاک در ساعات بعد از ظهر و شب پیشبینی میشود.» یعنی درست همان چیزی که سال گذشته قبل از «توفان سیاه» گزارش شده بود!
در این بوم، کسی از تاریخ درس و عبرت نمیگیرد، چه تاریخ سیاسی و اجتماعی و چه تاریخ حوادثی مانند توفان تهران. عملکردها، هر بار که رخ میدهد، همان عملکرد گذشته است این احتمال وجود دارد که باز هم برای بار سوم این حادثه رخ دهد و باز هم مسئولان همانطور عمل کنند که پیش از این عمل کرده بودند!