آیا نیکلاس فلامل راز عمر جاودانه خود را از مکاشفه در متون بوعلی سینا کشف نمود؟
بسیاری از حقایق هستند که در اطراف ما وجود دارند لیکن علیالرغم سادگی ظاهری کشف آنها با تأخیرهای طولانی مواجه است. مثلاً وقتی اولین پروازهای شناسایی راه افتاد تازه محققین متوجه شدند که هرم بزرگ مصر دارای قاعده هشت ضلعی است و نه چهار ضلعی وحدود دو دهه است که کشف شده که ساختمان این هرم دقیقاً در راستای چهار جهت جغرافیایی ساخته شده.
یکی از این دست حقایق موضوع ترجمه کتاب فاخر قانون تالیف شیخ الریس ابن سینا است. این کتاب در پنج یا هفت جلد به عربی و در موضوع طب و داروها و بیماریها نوشته شده و در قرن دوازده میلادی به لاتین ترجمه شد یعنی حدود نهصد سال قبل و البته از این کتاب بعدها نسخ زیادی تکثیر گردید و به زبانهای مختلف اروپایی توزیع شد.
به طوریکه یکی از منابع درسی دانشکدههای غربی تا قرن هجده این کتاب بود و جالب اینکه تا یک قرن قبل یکی از بیشترین تیراژ چاپ کتاب بعد از انجیل مربوط به کتاب قانون بود، اما از آنطرف در موطن ابن سینا ترجمه این کتاب رسما در دهه هزار و سیصد و چهل خورشیدی به فارسی آغاز شد (توسط مرحوم زنده یاد عبدالرحمن شرفکندی) و یک جلد ترجمه شد و با یک حرکت کند.
بالاخره در بعد از انقلاب کار ترجمه کامل گردید و متن فارسی تمام جلدها به چاپ رسید و به انبوه مشتاقان عرضه شد (و اگر هم ترجمههایی قبلاً انجام شده باشد جامعیت و عمومیت نداشته) این در حالی است که کشورمان همواره یکی از ده تولید کننده گیاهان دارویی در جهان بوده است.
طب مکمل
مطالب فوق پیش درآمدی بود تا به موضوع طب مکمل و یا بعبارتی ریشهای اشاراتی داشته باشیم. طبی که میتوان بعد از پزشکانی مثل جالینوس بقراط و ارسطو در مغرب زمین پرچمدار آن را در مشرق شخص ابنسینا دانست. طب تکمیلی که طب طبیعی جانشین، سنتی یا غیر رسمی هم خوانده میشود انواعی از نظامهای درمانی را در بر میگیرد که تقریباً نقطه اشتراکشان اختلاف با طب رسمی است.
در طبابت مکمل چند روش درمانی شاخص وجود دارد که عبارتند از: طب سوزنی کایرو پراکتیک، مرحمگذاری، گیاهدرمانی هوموپاتی، ماساژ و… یکی از اشتراکات اصلی شاخههای طب غیر رسمی یا مکمل این است که بیماران را به خود درمانی تشویق میکنند.
در هوموپاتی مقادیر بسیار اندک از گیاهانی که علایم بیماری را بطور مصنوعی بروز میدهند تجویز میشود لیکن در گیاه درمانی مقدار زیادی گیاه دارویی توصیه میشود تا علایم مریضی را از بین ببرد اما در هردو روش هدف تحریک روند بهبودیابی طبیعی است در طب مکمل علایم بیماریزا الزاماً علامت فساد تلقی نمیشود که سریعاً با آن مقابله شود، بلکه علایم راهنمایی محسوب میشوند برای کشف ناهماهنگیها و اختلال در مزاج ، مثلاً حکیمانی مثل شیخالریس در مواجهه با بیماران روانی سعی میکردند، مشکل آنها را بظاهر قبول کنند و مدتی با آنها همگام شوند تا بعداً بتوانند مشکل را از طرق دارویی و ابتکارات دیگر حل کنند.
چیزی که در جامعه امروزی و خانوادهها جای آن خالی است حتماً آن داستان ابن سینا را در زمینه شاهزادهای که فکر میکرد گاو شده شنیدهاید. او در ابتدا وانمود کرد که بیمار راست میگوید، سپس با این ابتکار توانست غذا و دار و به او برساند، چنین روش بالینی در دنیای بدوی و خشن آن زمان درسی بود برای حتی جوامع خشن اروپایی آن زمان.
شاید برخورد کرده باشید که امروزه زمان انجام معاینات بسیار کوتاه شده و دارو درمانی حرف اول را (حتی در معالجه بیماریهای روانی) میزند. لابد این ضربالمثل را شنیدهاید که بهترین درمان برای حل مشکلات شخصی، خود آن شخص است و کمکهای پزشکی و تشخیصی در اکثر موارد با همکاری کامل بیمار و اطرافیان (ونه اقدام خودسرانه) نتیجه بخش میشود .
طب رسمی (مدرن) و طب سنتی (تقابل یا همراهی):
مجوعهای که با عنوان طب تکمیلی یا در مواردی طب سنتی نامیده میشود از حدود صد سال قبل راه خود را از طب رسمی جدا کرد و در مواردی هم به هم تاختند. مثلاً طبیبان رسمی سنتیها را گاهي جادوگر و بیسواد و فالگیر معرفی میکردند و بقایای این هماوردی تا امروز هم ادامه دارد.
در دهه هزار و نهصد و شصت ميلادي با کشفیاتی مثل پنیسیلین، اسپرین، انسولین و… و رواج عملهای جراحی گوناگون که میتوانست به سرعت سلامت را بازیابی کند و از مرگ و میر بیرویه جلوگیری کند، تاخت و تاز علیه طب غیر رسمی و سنتگرایان شتاب بیشتری گرفت. اما حدود دو دهه بعد ورق برگشت.
بسیاری از بیماریها مانند آرتروزها، دیسک و امثالهم علاوه بر روشهای درمانی فوری، نیازمند دوره نقاهت و رسیدگیهای طولانی بعدی بود، از سویی خیلی از امراض دارای درمانهای قطعی و سریع نیست، مانند فشار خون، چربی و یا عوارض سالمندی و یائسگی و… که به هرحال روشهای دارویی نمیتواند جواب قاطعی بدهد و تازه امراضی مثل بیماریهای روحی و اعصاب و پوست که معمولاً درمان قطعی ندارند که در مجموع این قبیل ناخوشیها و امراض باعث گرایش به طب سنتی شد و حتی در موارد زیادی سرخوردگان از درمانهای علمی به سمت درمانهای تکمیلی روی آوردند، بطوریکه در دهه هشتاد میلادی چهل درصد بیماران برخی ممالک اروپایی دوباره به سمت درمانهای گیاهی و سنتی گرایش یافتند. طبیعتاً درمانهای مکمل مثل طب سوزنی، داروهای گیاهی، آبدرمانی، ماساژدرمانی، هیپنوتیزم و…
اولاً در مواردی تا هشتاد درصد درمانهای رسمی شانس درمانی دارد و در ضمن معمولاً کسی از عوارض و اشتباهات سنتیها آسیب و ضرر جدی نمیبیند، اما عوارض و خطاهای طب رسمی معمولاً آسیبهایی را (بعضاً شدید) در پی دارد. هم اکنون قریب به سی تا هفتاد درصد داروهای مصرفی ممالک اروپایی مستقیم یا غیر مستقیم از گیاهان دارویی تهیه میشود و پایه گیاهی دارد و گردش مالی جهانی گیاهان دارویی و داروهای گیاهی به بالای صد و بیست میلیارد دلار درسال بالغ میشود.
اما در کشور ما این میزان هنوز کمتر از ده درصد است، این در حالی است که کشور ما تا یک دهه پیش، بیشترین سطح کشت گیاهان دارویی را در جهان(با احتساب زعفران) به خود اختصاص داده بود و از همه مهمتر کتاب یک میلیون کلمهای قانون ابنسینا (پر تیراژترین کتاب پزشکی جهان) متعلق به ایران است.
مقبره ابن سینا در اصفهان است یا همدان
شیخالریس که یکی از بزرگترین فیلسوفان اسلامی (قبل ملاصدرا ) هم هست، در تعالیم پزشکی و درمانی خود به بسیاری روشهایی که اخیراً مجدداً رواج یافته اشاراتی دارد. مانند ماساژدرمانی، رایحه درمانی (که ثابت شده رایحه برخی گلها و ادویه در روند بهبودی امراض تأثیر مهم دارد، مثلاً گل زنگوله زمستانی که بوی عسل میدهد در پیشگیری و درمان آلزایمر عالی است) و دهها روش درمانی و بالینی دیگر که توسط ایشان (و افرادی مثل رازی و فارابی) مطرح شده همگی دریچههایی است که طب مکمل سینایی در پیش روی ما گذاشته و لذا سال هزار و نهصد و هشتاد میلادی سال جهانی ابنسینا نام گذاشته شد و بعد از ترجمه با تأخیر قانون شاهد بودیم که این کتاب تاکنون توسط بالای بیست انتشاراتی چاپ شده که یکی از کتب پرفروش ایرانی محسوب میشود.
البته در تمام کتب طب سنتی داخلی دهههای اخیر در سطح وسیعی از مطالب و تعالیم قانون استفاده شده . لیکن اشخاصی هم بودهاند مثل” لئوناردو داوینچی” که ایراداتی را متوجه نظرات وی نمودهاند. این در حالی است که تندیسی از ابن سینا مربوط به قرن پانزده در ایتالیا نگهداری میشود.
در مورد محل دفن شیخ الریس هم شک وشبهههایی وجود دارد، عدهای معتقدند که آرامگاه فعلی وی در همدان واقعی نیست و فقط یک بنای یادبود است و مدفن وی در اصفهان است البته در این شهر هم مقبرهای منصوب به ابن سینا وجود دارد.
در خاتمه شایسته است به مطلبی که در خصوص نیکلاس فلامل مطرح کردیم هم، اشارهای داشته باشیم. البته موضوع دستیابی او به عمر جاودانه را میتوان نوعي مضاح به حساب آورد. این دانشمند فرانسوی کیمیای مسیحی که مربوط به قرن چهارده میلادی میباشد، دارای مطالعات و مکاشفاتی در علوم کیمیاگری و اکسیرجویی میباشد.
در آثار و نوشتههای او مطالب زیادی از جابربن حیان و برخی دانشمندان شرق مثل ابنسینا و رازی وجود دارد عدهای از طرفداران افراطی او معتقد بودند که او و همسرش به اکسیر عمر جاودان دست یافتهاند و مقبره فعلی آنها در پاریس واقعی نیست. در مورد فلامل کتابهایی هم نوشته شده و نظریاتی نیز مطرح گردیده است.
مجید ذوالفقاری