
پدیده نزاع و درگیری در استان خوزستان که دارای بافت جمعیـتی چند قومیـتی و طایفـهای است به عنوان پدیدهای مسألهساز ظاهر میشود. این پدیده که به شدت متأثر از ارزشهای سنتی و طایفهای است و گرایش و پایبندی کمتری به صورت مشهود نسبت به قانون دارد. از طرف دیگر متأسفانه خشونت و نزاع از جمله موضوعاتی است که در فرهنـگ طایفهای این استان شاخـص قدرت یا دفاع از منزلت اجتماعی و فرهنـگی و حیثیت خـانوادگی محسوب میشود.
علل و عوامل نزاع های دسته جمعی:
عوامل اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی فراوانی در این پدیده مؤثر است، که به چند مورد آن اشاره میشود: از جمله احساس آنومی، احساس محرومیت نسبی تعلق به جامعه قبیلهای، خاستگاه خانواده، فقر اقتصادی، مشکلات فرهنگی کمسوادی و یا بیسوادی، تبعیض، بیکاری، نابرابریهای اقتصادی، تعارضات طایفهای، اختلافات خانوادگی، اختلافات مالی و ملکی، کاهش همبستگی اجتماعی، فقدان نظارت و کنترل اجتماعی، تمایل افراد به پرخاشگری (پرخاشگری عملی است که هدفش اعمال صدمه و رنج است) ناکامی، یادگیری اجتماعی (مشاهده رفتار ناهنجار محرکی است برای افراد تا به روش غیر معمول رفتار نمایند) قومگرایی و داشتن تعصبات طایفهای، عدم اشتغال، عدم آشنایی به قوانین، حفظ آداب و سنن طایفهای، ضعف مالی، غرورهای نابجای طایفهای و عدم حاکمیت قانون.
راهکارهای کاهش درگیریها و قوم گراییها :
۱- توجه به توسعه اجتماعی و اقتصادی منطقه، توزیع عادلانه منابع و امکانات اجتماعی و اقتصادی – کاهش محرومیت نسبی و فاصله طبقاتی در نتیجه کاهش فقر.
۲- تقویت عملکرد موفق مجموعهی دستگاههای دولتی و اجرای صحیح قوانین که میتواند این اطمینان را ایجاد کند که قانون و مجریان آن کارایی لازم را دارند و نیازی به حل مسأله و مشکلات از راههای عرفی غیر قانونی نیست.
۳- تنوع طایفهای در استان خوزستان چالـشهایی را برای تهـدید امنیت اجتـماعی به همـراه دارد فرصتهایی را نیز ایجاد میکند. بایستی برای تک تک تهدیدات، برنامه پیشگیرانه و برای فرصتها نیز زمینه توسعه را فراهم آورد.
با توجه به ساختار قبیلهای جامعه (استان) که متشکل از طایفههای مختلف است و به گونهای هنوز افراد هویت خود را بر اساس همان هویت طایفهای و قومی که به آن تعلق دارند میشناسند، در مییابیم که: افرادی که بیشتر قومگرا هستند تعلق بیشتری به جامعه طایفهای خود دارند و معمولاً گرایش بیشتری به نزاع دارند . از مسئولان و نهادها و سازمانها انتظار میرود که برنامههای فرهنگی در جهت تعدیل طایفهگرایی افراد با در نظر داشتن احترام به این طوایف، پیش بینی کنند.
۴- استفاده از نفوذ ریش سفیدان و نخبگان و معتمدین در جهت کاهش نزاع های دسته جمعی .
۵- با توجه به پایین بودن سطح سواد بعضی از مناطق در استان اهتمام بیشتری به آموزش خانواده ها و کاهش میزان بی سوادی صورت گیرد .
۶- افزایش میزان اعتماد اجتماعی شهروندان برای افزایش انطباق اجتماعی و ایجاد زمینه برای افزایش اعتماد اجتماعی به نهادهای انتظامی و امنیتی.
۷- تلاش برای عمران و توسعه روستاهای منطقه و جلوگیری از مهاجرت آنها به شهر. به دلیل اینکه مهاجران روستایی نتوانستهاند در زمان کوتاه در چارچوبهای اجتماعی و فرهنگی شهر جذب شوند.
۸- توسعه پوشش انتظامی بیشتر و مناسبتر در منطقه با ایجاد پاسگاه و ایستگاههای انتظامی. حضور بیشتر پلیس در مناطقی که نزاع بیشتری صورت گرفته است میتواند از افزایش نزاعها جلوگیری كند.
۹- توسعه خدمات مشاورهای دادگستری و نیروی انتظامی و تعامل بیشتر نیروی انتظامی با مردم و ارائه آموزشهای همگانی .
۱۰- جمـعآوری سلاحهای غیرمجـاز و برخورد با عوامل تـوزیع این گونه سـلاحها با توجـه به اینـکه در نزاعهای دسته جمعی استان عمدتاً از سلاحهای گرم و غیر مجاز استفاده میشود.
۱۱- حضور به موقع و سریع نیروی انتظامی در صحنه و استفاده از نیروهای متخصص و آموزشدیده و با تجربه دارای نگرش جامعه محور در مواجهه با نزاعهای دسته جمعی به منظور کنترل سریعتر و بهتر نزاعها.
۱۲- رسیدگی سریع و خارج از نوبت به پروندههای نزاعهای دسته جمعی و استفاده از عوامل بازدارنده قوی از قبیل اعمال مجازاتهای مؤثر و تسریع و قاطعیت در اجرای آنها که این امر تقویت و سرعت عمل هر چه بیشتر مقامات قضایی با نیروی انتظامی و سایر دستگاههای مسئول را ایجاب میکند.
در پایان ذکر این نکته ضروری به نظر میرسد که؛ باید نهادهای آموزشی و فرهنگی، هنجارمند زندگی کردن ، مسئولانه زندگی کردن، اخلاقی رفتار کردن و قانونی عمل کردن را به نوجوانان آموزش دهند.
علی محمدی
کارشناس ارشد روانشناسی خانواده
دانشگاه شهید چمران اهواز