
تا چند هفته دیگر رئیس جمهور ایالات متحده باید تکلیف خود درباره تمدید یا عدم تمدید تعلیق تحریمهای ایران را مشخص و این تعلیق را امضاء کند یا با عدم امضای آن عملا از توافق هستهای خارج شود. دو سناریوی مشخص در این ماجرا به امضا یا عدم امضای این توافقنامه باز میگردد و دونالد ترامپ راه سومی در پیش ندارد.
در واقع او که پیش از این تهدید کرده بود که در صورت به قدرت رسیدن بلافاصله این توافق شرم آور و خسارت بار را ترک خواهد کرد، هنگامی که در مهلت سه ماهه تعلیق تحریمها به پایان رسید برای نخستین بار مجبور به تمدید تحریمها شد و نتوانست از آن خارج شود. بسیاری از کارشناسان این ناتوانی برای خروج از برجام را به استحکام مفاد برجام و تبعات خروج از آن برای ایالات متحده آمریکا نسبت میدهند.
البته او هر سه ماه یک بار که موعد تمدید تعلیق تحریم فرا میرسد، داستان تهدید این خروج از برجام را تکرار میکند و وعده پاره کردن آن را میدهد. به ویژه در پائیز گذشته که انتقادها از او بالا گرفته بود، رئیس جمهور ایالات متحده ضمن امضای این تعلیق، مسئولیت اصلاح این توافقنامه را متوجه سنا و کنگره دانست و تصریح کرد که توافقنامه را برای کسب نظر مجالس ایالات متحده، به ایشان ارجاع خواهد داد.
در واقع ترامپ با این اقدام نشان داد که حاضر به پذیرش مسئولیت کنار گذاشتن و یا حتی صورت تعدیل شده آن اصلاح توافقنامه هستهای نیست. در این اقدام ترامپ با ارجاع توافقنامه هستهای به مجالس کنگره و سنای آمریکا، نه فقط میخواست از توان کارشناسی آنان بهره ببرد بلکه در نظر داشت که مسئولیت اجرای عدم پذیرش و یا اصلاح این توافق را برعهده نمایندگان آمریکا در مجالس مذکور بگذارد. در واقع ترامپ با این کار مصون ماندن از انتقادات بعدی را هدف گرفته، هدفی که دستیابی به آن برای رئیس جمهور ایالات متحده امکانپذیر نشد.
نه فقط نمایندگان قدرتمند سنای ایالات متحده، که نمایندگان کنگره آمریکا نیز به درستی دریافتند که وارد شدن به میدانی که ترامپ برایشان تدارک دیده چندان عاقلانه و سودمند نیست و از این بابت ارجاع توافقنامه هستهای ایران به کنگره و سنا، هیچ واکنشی را درپی نداشت. چنان که نمایندگان آمریکایی حتی از تشکیل کمیته ویژه بررسی توافق هستهای با ایران نیز سرباز زدند و به معنای واقعی کلمه هیچ یک از دو مجلس آمریکا، هیچ اقدامی در این باره انجام نداند.
دونالد ترامپ در واکنش به این بیعملی مجالس آمریکا حداقل یک بار در سخنرانی عمومی از نمایندگان مذکور انتقاد کرد و آنان را به تصمیمگیری و یا حداقل اصلاح این توافق نامه فراخواند. با این همه، مهلت سه ماهه نمایندگان مجلس آمریکا به پایان رسید و مجدداً موعد تمدید تعلیق تحریمها، در حالی به پایان رسید که هیچ اقدامی از سوی دو مجلس کنگره و سنای ایالات متحده درباره توافق هستهای با ایران انجام نشده بود و بدین ترتیب ترامپ باز هم مجبور به تمدید تعلیق تحریمها علیه ایران شد.
ترامپ در آخرین امضای خود بر سند تداوم تعلیق تحریمها، کاملا از همکاری نمایندگان و حتی اعضای دولت خود برای اصلاح برجام نا امید شده بود و به همین دلیل شرکای اروپایی ایالات متحده را مورد خطاب قرار داد و از ایشان خواست که به طور جدی اصلاح برجام را در دستور کار خود قرار دهند. ترامپ در این فراخوان تهدید کرد که دیگر حاضر به باقی ماندن در این توافق با شرایط حاضر نخواهد بود.
محورهایی که از نظر ترامپ باید در اصلاح توافق برجام مورد توجه قرار گیرد فعالیتها و تواناییهای موشکی ایران، دائمی شدن محدودیتهای هستهای کشورمان و فعالیتهای تهران در خاورمیانه است. بدین ترتیب و با فرارسیدن 22 اردیبهشت گمان میرود که چنانچه خواست دونالد ترامپ در اصلاح برجام از سوی اروپاییها مورد اجابت قرار نگیرد و آنها تمهیدی برای انجام اصلاحات مورد نظر ترامپ درنظر بگیرند، ترامپ نیز از امضای این توافقنامه سربازند. البته موضوع آن جا پیچیده میشود که بدانیم از یک سو تهران هرگونه اصلاح، اضافه کردن قرارداد متمم و یا مکمل و نیز ایجاد تغییر در مفاد برجام را به هر صورت رد و تأکید کرده است که همین توافق حاضر باید بدون دست خوردگی اجرا شود و از دیگر سو، مقامات اروپایی نیز تقریبا هیچ اقدام عملی برای اصلاح و یا ایجاد تغییر در مفاد برجام انجام ندادهاند.
از این بابت گمان میرود پس از بیتوجهی مقامات آمریکایی در اجابت خواستهای ترامپ و علاوه بر آنها نمایندگان سنا وکنگره، چهرهها و تصمیمگیران در دولتهای اروپایی نیز خواستهای ترامپ را چندان جدی نگرفتهاند. در این صورت کاملا قابل پیشبینی است که تا هفتههای آینده تحول جدیدی در موضوع برجام رخ ندهد و علیرغم توصیههای موکد مقامات اسرائیلی و در رأس آنها، بنیامین نتانیاهو و درخواستهای مکرر رئیس جمهوری ایالات متحده، اروپاییها اقدامی در جهت اصلاح و یا تکمیل مفاد برجام انجام ندهند.
در این صورت، وضعیت محتمل آن است که دونالد ترامپ در سر رسید تمدید تعلیق تحریمها، 22 اردیبهشت، مبادرت به امضای تمدید تعلیق تحریمهای ایالات متحده علیه ایران نکند و براساس مکانیزم ماشه، خود به خود تحریمهای پیش گفته برقرار و عملا آمریکا از توافق خارج شود. برخی اقدامها و تصمیماتی که ترامپ طی هفتههای گذشته گرفته مانند انتصاب جان بولتون به سمت مشاور امنیت ملی رئیس جمهوری ایالات متحده، نشان از شدت یافتن اقدامات خصمانه آمریکا علیه ایران دارد.
به همین جهت بسیاری از تحلیل گران احتمال امضا نشدن این تعلیق تحریمها را بیشتر میدانند اما در عین حال قراینی وجود دارد که امضا شدن این تعلیق از سوی رئیس جمهور آمریکا را هم غیرممکن نمیدانند. این قراین البته به موضعگیریهای مایک پمپوئو و جان بولتن بازمیگردد که هر دو مقام ضدایرانی دولت آمریکا که بیش از چند هفته از انتصابشان نمیگذرد، حاضر نشدند به صراحت درباره قطعی بودن عدم امضای ترامپ بر تعلیق تحریمها علیه ایران صحبت کنند. در این صورت این احتمال را نمیتوان از نظر دور داشت که ممکن است دونالد ترامپ یک بار دیگر برجام را بپذیرد و تداوم تعلیق تحریمهای ایالات متحده علیه کشورمان امضاء بزند.
با این حال برخی ناظران مسائل ایران هشدار میدهند که ممکن است استراتژی جدید کاخ سفید حفظ لاشه برجام و بهره برداری از آن برای در بن بست قرار دادن ایران باشد. در این استراتژی به روشنی ایران حق اعتراض خود به ادامه سختگیریها و تحریمهای ایالات متحده را از دست خواهد داد و برای حفظ برجام ناچار به تحمل شرایط موجود خواهد بود.
بدیهی است که در این سناریو مقامات اروپایی که در ماههای گذشته جز همراهی لفظی و موضعگیریهای تبلیغاتی اقدام دیگری انجام ندادهاند به همین رویه ادامه خواهند داد و بدین ترتیب نه فقط تبادلات پولی و بانکی ایران همه چنان محدود و محدودتر میشود بلکه امکان همکاریهای اقتصادی نهادهای ارشد تجاری و اقتصاد کشورهای بزرگ و صنعتی، از جمله کشورهای اروپایی، برای ایران به صفر میرسد. چنان که هم اکنون نیز بسیاری از همکاریها با ایران از سوی نهادهای اقتصادی اروپایی بسیار محدود و یا به طور کلی متوقف شده است.
بهعنوان نمونه میتوان تصریح کرد که از زمان به روی کار آمدن دولت ترامپ هیچ تفاهم و یا توافق سرمایهگذاری در ایران صورت نگرفته و در موارد بسیار معدودی قرار دارد فاینانس که نوعی اخذ وام با موارد مصرف مشخص است، جای سرمایهگذاری را گرفته است. در این بازه ناظران مسائل اقتصادی توضیح میدهند که لطیفه معروف «ترسوترین موجود دنیا سرمایه است» این بار دامن ایران را گرفته و سرمایهگذاران با توجه به تهدیدهای دونالد ترامپ، حاضر به پذیرش ریسک حضور و سرمایهگذاری در ایران نیستند.
این عدم سرمایهگذاری تا آنجا پیش رفته که پروژههای نفتی ایران که همیشه برای سرمایهگذاران و صاحبان فناوری جذاب بوده، مورد بیتوجهی واقع شده و مقامات وزارت و شرکت ملی نفت ایران طی کنفرانسی که در اسفند ماه گذشته برگزار شد، تدابیری اتخاذ کردند تا امکان جذب سرمایههای خرد مردم برای انجام پروژههای بزرگ حوزههای نفت، گاز و پتروشیمی فراهم شود.
بدین ترتیب اگر سرمایهگذاران خارجی و صاحبان فناوری در پشت مرزهای ایران برای سرمایهگذاری در چنین پروژههایی صف کشیده و یا حداقل اعلام آمادگی نموده بودند دیگر نیازی به دعوت از مردم برای سرمایهگذاری و جذب سرمایههای کوچک شهروندان ایرانی وجود نداشت.
البته ایران به خوبی میداند که باقی ماندن در برجام، به این کشور امکان باقی ماندن در پوشش حمایتی قطعنامه شورای امنیت را میدهد. برجام برای تهران حداقل این خاصیت را داشته که نه فقط اجماع جهانی علیه تهران را برهم زده بلکه ایران به جمع جامع بینالمللی بازگشته و مانند سایر کشورها، وضعیت عادی پیدا کرده است.
برای درک بهتر این نکته توجه کنید که پس از وقوع انقلاب اسلامی در ایران، ایالات متحده و اسرائیل همواره بهدنبال راهی بودهاند تا ایران را تحت فشار و تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل متحد قرار دهند اما تا پیش از تحریمهای هستهای ایجاد اجماع در میان اعضای شورای امنیت سازمان ملل متحد امکانپذیر نشده بود.
پس از صدور قطع نامه پایان تحریمها از سوی این شورا و به ویژه در دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ، ایالات متحده و در پشت صحنه تل آویو، حداقل دوبار به بهانه دخالتهای ایران در خاورمیانه و منازعه یمن تلاش کردهاند تا ایران را دوباره در ذیل تحریمهای شورای امنیت قرار دهند البته عربستان سعودی نیز در این باره تلاشهای فراوانی کرده است تا اقدام ایالات متحده ثمربخش و تحریمهای شورای امنیت علیه ایران برقرار شود.
در یک مورد، تلاشها آن چنان گسترده و معطوف به نتیجه بود که احتماًل ایجاد وفاق علیه ایران در میان اعضا بالا گرفته بود و برای اولین بار در طول حیات کشورمان، یکی از اعضای شورای امنیت سازمان ملل متجد از حق وتوی خود به نفع ایران استفاده کرد.
در واقع اگر روسیه پیش نویس قطع نامه علیه ایران را وتو نمیکرد امکان تصویب آن و شروع دور جدیدی که سرانجام آن وضع مجدد تحریمهای شورای امنیت علیه ایران بود وجود داشت. اما ورود روسیه به ماجرا و همچنین وتوی پیش نویس قطع نامه، امید غرب و دشمنان منطقهای ایران که در رأس آن عربستان است، را نا امید ساخت.
اکنون آرام آرام زمان تمدید یا عدم تمدید تعلیق تحریمها و در نتیجه باقی ماندن یا خروج ایالات متحده از این توافقنامه فرا میرسد و در حالی که تظاهرات رفتاری آمریکاییها از حتمی بودن عدم امضاء این تمدید خبر داده میشود اما رویدادهای گوناگونی ممکن است رخ دهد.
در این میان فعالیتهای دیپلماتیک تخریبی عربستان علیه ایران به ویژه طی ماههای اخیر به شدت گسترش یافته است. در آخرین نمونه از فعالیتها، ولیعهد عربستان طی سفرهای متعدد به مقصد کشورهای اروپایی، در هر ایستگاه با پول پاشی و تطمیع سران کشورهایی نظیر ایتالیا، فرانسه، اسپانیا و بریتانیا تلاش کرده است تا جبهه متحدی علیه ایران در اروپا به وجود آورد.
در این میان تهران نیز با درک وخامت اوضاع تلاش کرده تا امتیازهای بیشتری در جنگ سوریه و عراق به دست بیاورد تا مکان تأثیرگذاری در مذاکرات را داشته باشد با این حال هیچ کس به درستی نمیتواند پیشبینی کند که آیا ترامپ واقعا مناسبات بینالمللی را به هم خواهد زد و فرآیند جدیدی در مجامع بینالمللی آغاز خواهد کرد یا هم چون گذشته تلاش خواهد نمود که لاشه بیجان برجام را نگهدارد و با گسترش تحریمها، به اعمال فشار علیه کشورمان ادامه دهد.
حمید تهرانی