
فردای صلح، چه برسر جوامع جنگزده میآید
تکذیبها و تاییدهای یک فتوا
زن با اضطرابی عجیب، اضطرابی خاص و کمی پنهان، به دوربین زل زده است. گاهی سرش را پایین میاندازد و گاهی به نقطهای خاص خیره میشود. گویا کوهی از غم بر دلش نشسته است. گاهی چنان بیپروا صحبت میکند که انسان را به شک میاندازد اما باز با صوتی غمین، صحبتهای خود را ادامه میدهد و از آنچه بر او گذشته است، میگوید. صحبتهایی درباره جنایتی که با نام «جهاد نکاح» آذین بسته و رنگ و لعابی مذهبی هم به آن داده شده است. چنان جزئیات را به تصویر میکشد که گاهی شرم به آدم تلنگر میزند اما…
تعداد زیادی از مصاحبههای تصویری اینچنینی در فضای مجازی وجود دارد. مصاحبههایی که زنان از خاطراتشان در جنگ میگویند. جنگ سوریه. جنگی که در آن پردههای جدید از خشونت و … به نمایش درآمد. این موضوع و موضوعات بسیار دیگر که آسیبهای روحی و روانی ایجاد کرده و خواهد کرد، در این جنگ و جنگهای دیگر رخ داده است.
موضوعاتی که از پسِ فردای صلح، هر کدام به تنهایی معضلات اجتماعی را شکل خواهند داد و جوامع جنگزده، دچار بحرانهایی خواهند شد که هزینههای سرسامآوری خواهند داشت. جنگ از همین رو برای روزگار صلح، میراثهایی به جا میگذارد که کلیت یک جامعه را با مخاطره مواجه میکند. «جهاد نکاح» هم یکی از این موضوعات است.
چیزی که با نام جهاد معروف شده اما نمونههای فراوانی از تجاوز را با خود به همراه دارد. تجاوزهایی که فردای صلح، انسانهای افسرده، با بیماریهای آنچنانی را بر گُرده جامعه، تحمیل میکند. انسانهایی که گاهی انگیزهای برای ادامه زندگی نخواهند داشت. «حامد محمدی کنگرانی»، روانشناس، تأیید میکند که تجاوز برای زنان، موضوعی است که هیچگاه (حتی در برخی موارد تا آخر عمر) از یاد نمیرود و در مواردی دیده شده که آزار به جا مانده از این موضوع، به خودکشی انجامیده است.
به هر روی، «جنگ» و «صلح» هر چند در قالب موضوعات سیاسی دیده میشوند اما فراتر از آن موضوعات اجتماعی هستند که ساحت جامعه را در مواردی بسیار، با تغییر مواجه میسازند. جوامع جنگ زده در دوران صلح، زمان زیادی را به ترمیم خود میپردازند. ترمیمی که دستاندکاران و مددکاران اجتماعی و مشاوران روانشناسی را به یاری میطلبد تا بعد از جنگ، در دوران صلح به بازسازی جامعهای همت گمارند که داغ جنگ بر پیشانی دارد.
آغاز یک ماجرا
«سوریه» حالا دیگر نامی آشنا برای بسیاری از مردم کره خاکی است. اگر در گذشته، بخشی از مردم منطقه به ویژه شیعیانی که برای زیارت عازم سوریه میشدند، نام این کشور را در سیاهه محفوظات خود داشتند اما امروز، به واسطه جنگ داخلی طولانی که در این کشور از سوی طرفین دعوا در حال انجام است، سوریه نامی آشناست که بعید مینماید روزی در بخشهای مختلف خبری رسانههای دنیا، به آن پرداخته نشود.
حالا دیگر مردم دنیا سوریه را با جنگ، به یک معنا در ذهن دارند! جنگی که خسارات و مشکلات فراوانی، برای این کشور، مردم منطقه و حتی دیگر نقاط دنیا، به همراه آورده است. خساراتی که هر چند بخش قابل مشاهده آن خسارات مالی است اما در نيمهي پنهان ماجرا، خسارتهای فردی (به لحاظ روحی و روانی) در سرجمع ماجرا، خسارات فراوان اجتماعی با خود همراه کرده و در این منطقه، جامعهای نسبتاً «واخورده» از خود بر جای گذاشته است.
جنگ در سوریه، به رغم تمام مشکلاتی که به وجود آورده، حواشی دردناکی هم داشته است. ویرانی، کشتار انسانها و …! اینها اما یک سوی ماجراست. آنچه امروز در سوریه ادامه دارد و صد البته به دلیل رخدادهایی که در دیگر نقاط خاورمیانه از جمله توافق ایران و 1+5 و موضوع عراق (توسط داعش) به وقوع پیوسته، به اولویتهای بعدی این منطقه بدل شده است. به هر روی جنگ سوریه، از 26 ژانویه 2011 آغاز شد و تا کنون ادامه دارد. دادههای میدانی در سوریه هم از این امر حکایت دارند که معلوم نیست این وضع تا کی ادامه داشته باشد.
واقعیت جنگ در سوریه، این بود که بخشهای جدا شده از ارتش سوریه، که در اعتراض به بشار اسد از ارتش جدا شدند، نام «ارتش آزادیبخش» بر خود نهادند و وارد مبارزه مسلحانه با حکومت «اسد» شدند. «جبههالنصره» که نماینده رسمی القاعده در سوریه است نیز به این درگیریها پیوست و بعدها داعش (دولت اسلامی عراق و شام) نیز با پیوستن به این دو گروه، سهگانهای را تشکیل داد که هدف مشترک آنها ساقط کردن حکومت بشار اسد در سوریه بود و البته هنوز هم هست.
سوریه از آن پس ( اینکه قبل از آن، در سوریه چه گذشته و چه عواملی باعث بروز این وضع شده در جای خود قابل بحث است که در این مجال نمیگنجد) دیگر روی آرامش به خود ندید و تا امروز هنوز هم، جنگ داخلی در این کشور ادامه دارد. جنگی که خسارات فراوانی با خود به همراه داشته و غیر از ویرانی، جامعه سوری و بلکه جامعه خاورمیانه و حتی دیگر مناطق دنیا را، دچار تنش و بحرانهای خاص خود کرده؛ بحرانهایی که مطابق آنچه پیشتر گفته شد، بخش قابل توجه آن، اجتماعی است.
ضربالمثل معروفی هست که میگوید: «در جنگ (یا دعوا) حلوا خیرات نمیکنند» این جمله هر چند در واقعیت درست و خدشه ناپذیر است اما گاهی این واقعیت را باید پذیرفت که طرفین دعوا، باید خود را مطابق کنوانسیونهای بینالمللی به اخلاقیاتی، مجهز کنند (که یک نمونه از آن در روند تشکیل صلیب سرخ جهانی دیده میشود و طرفین جنگ توافق کردند به پرچم این نهاد احترام بگذارند). آنچه در سوریه رخ داده اما از نوع دیگری است.
اخبار کشتار فجیع، سربریدنها و مُثلهکردنها به وفور از این دیار به گوش میرسد اما در کنار تمام این وقایع دهشتبار موضوعی به نام «جهادنکاح» که خیلی هم در جراید مکتوب ایران به آن پرداخته نشده است، روی دیگر ماجرای سوریه را تشکیل میدهد. ماجرایی که نه تنها سوریه را تحت تأثیر خود قرار داده بلکه مطابق اخبار منتشر شده حتی خانوادههایی از دیگر نقاط دنیا مانند استرالیا، انگلستان و … را نیز درگیر خود کرده است.
خبرهای مربوط به «جهادنکاح» نو به نو، منتشر میشود. همین رمضان گذشته نیز برخی رسانههای عرب مانند روزنامه «الشروق» گزارش ویژهای درباره این موضوع منتشر کرد اما خبرهايی هم هست که بازتاب خاصی دارد. نخستین روزهای اسفند ماه گذشته، خبری روی خروجی خبرگزاریهای انگلستان قرار گرفت که بازتابهای فراوانی داشت.
در این خبر به نقل از یک افسر ارشد اسکاتلندیارد (پلیس بریتانیا) تأکید و تأیید شده بود که سه دختر انگلیسی برای پیوستن به داعش و مشارکت در «جهاد نکاح»، با پروازی راهی ترکیه شدند تا از آنجا به سوریه عزیمت کنند. پلیس مقابله با تروریسم انگلیس درباره امنیت این دختران به شدت ابراز نگرانی کرد و گفت: بازگرداندن آنان در اولویت است.
«ریچارد والتون» از افسران ارشد اسکاتلندیارد نیز گفت: بر اساس اطلاعات به دست آمده این سه دختر نوجوان در تعطیلات میانترم در انگلیس، به سوی ترکیه پرواز کردند. دو دختر، دانشآموز ۱۵ساله و دیگری ۱۶ساله از دانشآموزان آکادمی «بثنال» در شرق لندن هستند. نام یکی دیگر از این دختران منتشر نشده است. پیش از این نیز، یکی دیگر از همکلاسیهای این سه دختر در دسامبر 2014 به سوریه سفر کرده بود.
نیمه فروردین امسال هم روزنامه «الرای» کویت به نقل از «سومریه نیوز» خبری از سرکرده داعش منتشر کرد. بر اساس این خبر، یک منبع عراقی گفت: «ابوبکرالبغدادی» سرکرده داعش در نهادی که آن را «دادگاه اسلامی نینوا» میخواند با یک دختر آلمانی ازدواج کرد. پیشتر منابع سوری نیز از سفر دختران تونسی به سوریه برای ملحق شدن به کاروان «جهاد نکاح» خبر داده بودند.
مجموع اخبار منتشر شده که مواردی از استرالیا و نقاط مختلف اروپا و آمریکا را هم در خود جای داده، نشان میدهد آنچه به عنوان «جهاد نکاح» معروف شده نه تنها دامن خانوادههای سوری را گرفته بلکه دیگر نقاط دنیا را نیز درگیر خود کرده است.
حتی در مقطعی این خبر در برخی از سایتهای خبری داخلی (شیعه آنلاین) منتشر شد که از ایران و استان سیستان و بلوچستان، تعدادی از زنان حامی گروهک «ریگی» برای مشارکت در «جهادنکاح»، از امارات راهی ترکیه و سپس سوریه شدهاند، اما اطلاعات دقیقتری درباره این موضوع منتشر نشد.
جهادنکاحی، نکاح جهادی
بحث «جهادنکاح» بسیار فراتر از آن چیزی است که بیشتر مردم از آن اطلاع دارند، زیرا مردم آن را رابطهای بین زنان و مردان تصور میکنند اما مطابق گزارشهای منتشر شده، ارتباطهای جنسی با چنین مختصاتی بین مردان نیز گزارش شده است. روزنامه «الشروق» تونس، خردادماه گذشته در مصاحبهای با عدهای از سربازان «انصارالشریعه» از این موضوع (ارتباط مردانه)، پرده برداشت.
البته پیش از این (Tina Nguyen) «تینا نِگوین» جولای 2014 در «Mediaite» گزارشی منتشر کرد که با شوکی به نام ارتباط جنسی مردان داعش، شروع میشود. او در این گزارش با به کار بردن واژهای مانند «Analjihad» از ارتباطهای همجنسگرایانه میان مردان داعش نام برده و نوشته است:« بله،Anal jihad» نام یک «پورنو» نیست؛ روحانی برجسته مصری «مظهرشاهین»، با صدور فتوايی اجازه داده که مردان جهادی دور از همسران خود، با هم ارتباط جنسی داشته باشند.
فتاوی صادر شده، بیش از این است زیرا مواردی از جمله ارتباط با محارم، زنان شوهردار و زنان غیر سنی را در بر میگیرد. این فتاوی حالا گریبان جامعه جهانی را گرفته است و نه تنها زنان از پنج قاره جهان خود را از راه ترکیه به سوریه رساندهاند که در همان سوریه نیز وقایع اسفناکی روی داده است و بخشی از چهره جهادگران (شورشیان) داعش، انصارالشریعه، جبههالنصره و … را مخدوش کرده است.
«نوا ریمن» هم سپتامبر2013 در مطلبی درباره عزیمت دختران تونسی برای جهادنکاح به سوریه، در «تایم» نوشت: «اصطلاح عربی (جهادنکاح) توصیف پدیدهای است که به صورت آشکارا دیگر کشورهای عربی را تحت تأثیر قرار داده و زنان را به میدان جنگ در سوریه کشانده است. جنگجویان شورشی این پدیده را نعمت و مکملی مشروع برای جنگ مقدس خود میدانند. در این نوع رابطه یک زن گاهی با20،30 یا 100 پیکارجو ارتباط برقرار میکند».
به هر روی با توجه به دادههای موجود، جهادنکاح نوعی سوءاستفاده از زنان و در سطحی دیگر، خشونت علیه آنهاست که با فتوای شرعی برخی از علمای افراطی که وهابی نامیده شدهاند، صادر شده است. گفته میشود اولین بار این فتوا توسط یک روحانی تونسی صادر شده است اما مطابق آنچه در رسانهها منتشر شده، اولین بار جهادنکاح با فتوای «شیخ محمدالعریفی» مباح شناخته شد.
پیش از این فتوا، «محمدالعریفی»، فتوائی صادر کرده بود که در آن به شورشیان اجازه داده شد، به زنان غیر سنی، از هر دین و مذهب، تجاوز کنند و این تجاوز مباح شناخته شده بود. شیخ «خباب مروان الحمد» نیز از جمله شیوخ وهابی است که فتوایی عجیب در این زمینه صادر کرده است. او جهادنکاح با زنان شوهردار را هم مباح دانست.
در میان علمای وهابی، «ناصربن سليمان العمر» که به «ناصرالعمر» معروف شده، جزو مفتیانی است که کار را از سطح جهاد نکاح هم فراتر برد و ویرایش جدیدی از این فتوا ارائه کرده است که شورشیان سوریه به نحو دلخواه از این فتاوی استفاده کردهاند. او در سالهای گذشته درباره جهادنکاح به شورشیهای سوریه اجازه داده که در صورت نبود زنان نامحرم، با «محرمها» جهادنکاح کنند. فتوای نکاح با محرم «ناصرالعمر» طبق گزارش «مشرق» روی شبکه ماهوارهای الوصال که نزدیک به گروههای تکفیری تندرو در سوریه است، پخش شد.
تکذیب جهادنکاح
جهادنکاح به همان اندازه که از سوی بسیاری واضح و مبرهن است و برای وقوع آن اسنادی تصویری و… ارائه شده، توسط برخی نیز تکذیب شده است. زمانی که «لطفی بن جدو» وزیر کشور تونس در مجلس این کشور، از خروج 13 دختر تونسی به مقصد سوریه برای جهادنکاح و باردار برگشتن آنها، خبر داد، برخی این حرکت او را سیاسی و برای ضربه زدن به دولت تونس ارزیابی کردند.
«ارتش آزادیبخش سوریه» و «جبهه النصره» نیز در خبری در سایت «انباوکم» گفتههای وزیر تونس را رد کردند. «العقيدقاسم سعدالدين» عضو شورای فرماندهی ارتش آزادی بخش سوریه، این نوع جهتگیری را «جنگ تبلیغاتی» علیه مبارزان ضد اسد،خواند. او در ادامه گفت: «این کار زنا است و جهاد نیست». روزنامه «لوموند» فرانسه هم در گزارشی وجود جهاد نکاح را از اساس تکذیب کرد و این شایعه را ساخته و پرداخته «شبکه الجدید»، وابسته به حکومت سوریه دانست که برای مبارزه تبلیغاتی با مخالفان، تدارک دیده است.
«محمدالعریفی» هم که فتوای جهادنکاح به نام او صادر شده و پیشتر، تعداد کاراکتر پیام توئیتری را دلیل جعلی بودن فتوایش خواند، در مصاحبهای با یکی از شبکههای مذهبی (ضد جمهوری اسلامی ایران) شرکت کرد و از اساس وجود صفحه توئیترش را جعلی و به صورت مطلق نیز چنین فتوايی را دروغ دانست.
او به شبکه جهانی «نور» گفت: عدهای در فضای مجازی صفحهای به نام من درست کردهاند و عکس من را هم در آن گذاشتهاند و فتوايی را به نام من صادر کردهاند که قطعاً دروغ است. او ادامه داد: هرکس کوچکترین علم و آگاهی [نسبت به اسلام] داشته باشد، میداند این فتوا دروغ است.
همانطور که ما اعتقاد داریم کسی از اهل تسنن نباید به مشایخ شیعه نسبت فتوای دروغ بدهد، آنها هم نباید چنین اقدامی انجام دهند. «العریفی» که روی سخنش به صورت تلویحی در این مصاحبه، صدا و سیمای ایران بود (که اعتقاد داشت به انعکاس بیشتر این موضوع کمک کرده است)، از اساس وجود جهادنکاح را در اسلام مردود دانست.
او در این مصاحبه به تاریخ اسلام و غزوات حضرت محمد(ص) اشاره کرد و گفت: هر چند در این جنگها زنانی همراه سپاه اسلام بودهاند اما وظیفه آنها چیز دیگری بوده و اساساً بحث جنسی در این زمینه مطرح نبوده است. «العریفی» بر این نکته نیز تأکید کرد که در شبکه اینترنت، سایتی دارد که فتواهای رسمی خود را در این سایت ثبت میکند. «ناصرالعمر» هم چندی پیش سخنان خود را درباره این موضوع تغییر داد.
به هر روی هر چند این مواضع در رد وقوع جهادنکاح وجود دارد اما مصاحبههای تصویری فراوانی نیز در تأیید این موضوع در شبکه اینترنت وجود دارد. تصاویری منتشر شده که در آن، زنانی که در جهادنکاح سوریه شرکت کردهاند، به نقل خاطرات خود در این زمینه پرداختهاند.
چندی پیش نیز زنی سعودی که به ادعای خود در دوران حضور در سوریه با بیش از «هزار» تروریست ارتباط داشته به کشورش بازگشت و با رسانهها مصاحبه کرد. «عایشه البکری» دختر ۱۵ساله سعودی که چند ماه برای جهادنکاح در سوریه به سر برده است، برای بازگشت به ریاض به فرودگاه بیروت مراجعه کرد و در آنجا با خبرنگاران روزنامهها صحبت کرد.
روزنامه «الشروق» تونس نیز برای اثبات وجود جهادنکاح، بارها با زنانی مصاحبه کرده است که خود در جهاد نکاح حضور داشتهاند. مجموع این مستندات که توجیه وجود جهاد نکاح را سهل میسازد و نیز تأکید و پافشاری طرف مقابل برای تکذیب این رفتارها، که گویا موجی از مخالفتها را در سراسر دنیا علیه داعش و جبهه النصره و ارتش آزادیبخش سوریه به راه انداخته، هر چند فضای مبهمی به وجود میآورد اما تقریباً دلایل تکذیبها را روشن میسازد.
به هر روی آنچه در این موضوع اهمیت دارد، اثر این عمل در جامعه پیرامونی و به ویژه بعد از جنگ است. شورشیان در دوران جنگ بارها و بارها با فتاویای که به آنها اجازه تجاوز داده است به زنان، تجاوز کردهاند. زنانی که تعداد آنها بسیار زیاد است و در دوران صلح، به یقین جامعهای آسیب دیده از خود بر جای خواهد گذاشت.
مهناز قدوسی