
تکرار انتخاب در هر ثانیه
شهر، کشور و جهان ما آنقدر کوچک شده است که در دستان شهروندان به سادگی جا میگیرد و با حرکت انگشت روی صفحهای کوچک گاهی میشود اشکهای کودکی در افغانستان را پاک کرد، کارخانه خودروسازی را ورشکست کرد، آوارگان یمن تا زلزله کرمانشاه را اسکان داد و یا حتی حکومتی را مجبور به تغییر کرد. این شوخی زیبای قرن بیست و یک است که شهروندان آن در تصمیمگیریهای زندگی خود هر روز در انتخاباتی شرکت میکنند و رأی دادنهایشان دیگر محدود به صندوقهای رأی حکومتها نیست.
حضور فعال شهروندان قرن بیست و یک در شبکههای اجتماعی انکارناپذیر است و این شبکههای اجتماعی اغلب فضایی برای تصمیمگیریهای بزرگ و کوچک فراهم میکنند. تکرار انتخاب در هر ثانیه تفاوتی است که شبکههای اجتماعی با رسانههای یک سویه دارند و همین موضوع است که موجب شده کاربران شبکههای اجتماعی به همان اندازه که در دنیای واقعی زندگی میکنند از فضای مجازی لذت ببرند، در آن نقش آفرینی میکنند و تحت تأثیر آن قرار میگیرند.
پررنگ شدن شبکههای اجتماعی در زندگی روزمره مردم دولت مردان را گاه با چالشهای ناخوشایندی مواجه میکند و گاه تبدیل به راهکاری میشود برای حل مشکلاتی که پیش از این به سادگی قابل گرهگشایی نبودند. اما این زاویه دید حاکمان و خواست حاکمیتی آنهاست که اقبال یا عدم اقبال آنها نسبت به فضای مجازی را تعیین میکند.
گاهی یک کمپین توییتری موجب میشود نه تنها کاربران آن شبکه اجتماعی بلکه افرادی که با کاربران روابط دوستانه یا خانوادگی دارند نیز تحت تاثیر قرار داده و نمود بیرونی کمپین را در جامعه به شکل گستردهای مشاهده میکنیم.
اما خواست و انتظار کاربران شبکههای اجتماعی موضوعی است که اهمیت ویژهای در در این فضا دارد. طی پژهشی که کاربران شبکههای اجتماعی در نظرسنجیهای آن شرکت کردند خود را در مقابل فراخوآنهای این فضا کاملا فعال معرفی کرده و بیان کردند از تعامل دوسویه در چنین فضایی لذت میبرند. هر چند در این بین درصد کمی معتقداند تصمیمات و اظهار نظرهای کاربران شبکههای اجتماعی تاثیری بر تصمیمگیریهای آنها نداشته و خود با توجه به شرایط شخصی و اجتماعیشان اقدام به تصمیمگیری میکنند.
شبکههای اجتماعی و فضای آزاد برای جامعه
در پی بررسیهای میدانی و بررسیهای اظهار نظر کاربر آن شبکههای اجتماعی اما محمد حیدرپور، جامعه شناس فرهنگی در گفتوگو با ماهنامه گزارش به جذابیتهای شبکههای اجتماعی اشاره و میگوید: با توجه به استقبال گستردهای که از شبکههای اجتماعی وجود دارد و از آنجایی که فضایی باز و پویا همراه با آزادی را برای مخاطب ایجاد میکنند بهطور طبیعی اثرگذاری بالاتری نسبت به رسانههای کلاسیک بر جامعه خواهند گذاشت. از همین رو که این پتانسیل را باید مورد توجه قرار داد و با استفاده از نخبههای فرهنگی در مسیر نیازهای جامعه از آن بهره برد.
از سویی دیگر حیدرپور با اشاره به اینکه شبکههای اجتماعی بهعنوان رسآنهای پویا مورد اقبال جوامع مختلف قرار گرفتهاند تأکید میکند: نمیتوان با دستورالعملهای تنگ نظرانه شبکههای اجتماعی را محصور کرد و جامعه را بر خلاف این مسیر راهنمایی کرد. انکار مصرانه تاثیرات گسترده شبکههای اجتماعی بر تصمیمات اجتماعی و جهتدهی به این تصمیمات خود به معنی عدم درک کامل و شایسته از پتانسیلهای شبکههای اجتماعی است. از همین رو تصور تهدید بودن شبکههای اجتماعی از همان بدو تولد به شکست محکوم است.
گفتوگو نیاز جدی جامعه پویا
همچنین این جامعه شناس فرهنگی با تأکید بر اینکه جامعه نیازمند گفتوگو است میافزاید: شبکههای اجتماعی فرصتی برای بهرهوری لازم از تواناییهای پنهان جامعه است. شبکههای اجتماعی این امکان را در اختیار مخاطبان خود قرار داده است که با گفتوگو و اظهار نظر در جامعه فعال باشند و در راستای حل نیازهای جامعه نیز قدم بردارند.
هرچند اظهار نظرهایی مبنی بر حذف یا کنترل شبکههای اجتماعی به گوش میرسد اما در لایههای حاکمیت افرادی حضور دارند که با دانایی نسب به تاثیرگذاری مثبت شبکههای اجتماعی در راستای پایداری و عدم کنترل آنها تلاش میکنند، هرچند عدهای همچنان معتقد به کنترلهای گسترده هستند.
در ادامه او با تشریح بیثمر بودن نگاههای حذفی به پیشرفت تکنولوژیهای ارتباطی نوین اشاره و میگوید: امکان ایجاد سد در مقابل فضاهای نوین جهانی در شرایطی که بارها شاهد اثرگذاریهای گسترده آن نیز بودهایم بیثمر است. حذف رویکردهای انتقادی امکان ندارد و باید مکانیزم اثرگذاری این شبکههای اجتماعی را مورد بررسی قرار دهیم تا در نتیجه شیوههای اثرگذاری آنها بر مسائل را درک کرده و چرایی اثرگذاری بر لایههای مختلف جامعه در قالب نهادهای مردمی را درک کنیم.
شبکههای اجتماعی فرصت است نه تهدید
حیدرپور با تأکید بر اینکه عدهای این فرصت بزرگ برای دولت را به گونهای نمایش میدهند که گویی تهدید است. این در حالیست که بارها شاهد اثرگذاریهای گسترده شبکههای اجتماعی در بحرانها بودهایم. این کمپینهایی که بیش از آنچه تصور میشد بار مسئولیت دولت را کاهش داد و جامعه با همبستگی توانست گاه خواسته خود را بیان کند و در زمانهای بحرانی در مسیر حل کمکها قدم بردارد. به هر روی شبکههای اجتماعی به مانند دیگر فضاهای اجتماعی پویا فرصتی هستند برای بهبود شرایط عمومی جامعه و نباید این فرصت را از دست بدهیم.
ذات رسانه در جهت بقاست
در پی تحلیلهای جامعه شناسی اما باید دید شبکههای اجتماعی و به بیانی فضای مجازی چه تاثیری بر سیستم روانی کاربران آنها دارد که موجب ایجاد برانگیختگی و علاقهمند شدن آنها به فعالیت بیشتر در این فضا و نقش آفرینی پویا در آن هستند. از همین رو رضا دانشمند، روانشناس در پاسخ به ماهنامه گزارش، با اشاره به تعریفی که از کارکرد رسانهها ارائه میدهد میگوید: باید نقش رسانهها را مورد توجه قرار داد. نکته اینجاست که ذات رسانه در جهت بقاست و از همین رو که ذهن مخاطب را همواره در حالت برانگیخته نگاه دارد.
همچنین او معتقد است، رسانههایی که تعامل دوسویه بین مخاطب دارند اثرگذاری بیشتری خواهند داشت. بنابراین شبکههای اجتماعی جذابیت ذهنی بیشتری برای مخاطب ایجاد میکنند. اما مسئلهای که مطرح میشود این است که آیا شبکههای اجتماعی سطح استرس را بالا میبرند و این موضوع خطر آفرین است؟
دانشمند با تأکید بر این که شبکههای اجتماعی باعث بالا رفتن سطح استرس نمیشوند میگوید: تعامل دوسویه و به اشتراک گذاشتن احساسات موجب میشود تا ذهن نسبت به مسئله استرس آفرین واکنش مناسبتری نشان دهد. این کارکرد میتواند نقش مثبتی در جامعه ایفا کند و با تقویت حس همبستگی اجتماعی و بیان اشتراکات اجتماعی در مسیر بهبود شرایط بحرانی کمک کند. برای شکلگیری حس همبستگی مخاطب باید به رسانه اعتماد کند تا در نتیجه این حس اعتماد سرمایه اجتماعی که مهمترین نتیجه است شکل گیرد.
اهمیت حس اعتماد در مخاطب از سوی رسانه
در ادامه این روان شناس با اشاره به اهمیت ایجاد حس اعتماد در مخاطب از سوی رسانهها معتقد است: شبکههای اجتماعی با ایجاد حس اعتماد در نظر مخاطبان در شرایط دشوار توانستند بحرانها را مدیریت کرده و در جهت حل کردن آنها قدم بردارند. مردم در بحرانهایی از قبیل زلزله یا تنشهای اجتماعی از سوی گروههایی که مورد وثوق و اعتماد آنها بودند کمکهای شایان توجهی را به جامعه آسیب دیده ارسال کردند.
نکته مهم در این اثرپذیری حس اعتماد است که تنها این موضوع قدرت برانگیختگی جامعه را دارد. این در حالیست که اگر جامعه اعتماد خود را نسبت به موضوعی از دست دهد، قابل بازگشت نبوده و در نتیبجه اصل مهم سرمایه اجتماعی از دست خواهد رفت.
همچنین او در ادامه با اشاره به ایجاد توازن در ذات استرس تا اخبار استرسزا معتقد است: اگر توازن میان این دو برقرار شود امکان افزایش رضایت بیشتر خواهد بود. اما مشکل از جایی آغاز میشود که استرس وارد شده از سوی شبکههای اجتماعی به مخاطبان بیشتر از حد قابل هضم آنهاست.
اما این مشکل فقط در شبکههای اجتماعی نیست و آن را باید در هجم گسترده بمب باران آسیبهای اجتماعی و استرسهای سیاسی جست و جو کرد. این هجم از استرس منجر به سستی، نا امیدی، واماندگی و درماندگی مخاطب خواهد شد. این موضوع تنها مسئله خطرناک است.
مخاطبان نقش آفرین در رسانه
دانشمند با تأکید بر اینکه شبکههای اجتماعی امکانی فراهم میکنند تا مخاطبان بهعنوان عضو فعال خود اخبار را بین خود منتشر کنند و با افزایش حس برانگیختگی روانی در مسیر خواستهای اجتماعی خود قدم بردارند افزود: نتیجه نهایی عملکرد این رسانهها کاهش استرس است. بنابراین اگر امکان استفاده از آنها در موقعیتهای خاص فراهم شود نتیجهای مثبت خواهد داشت و در ادامه میتوان گره گشاییهایی جدی انجام داد. از همین رو که دولتها باید در راستای توجه به شبکههای و نه حذف آنها قدم بردارند.
بنابر مشاهدات و اظهار نظر کارشناسان، شبکههای اجتماعی بیش از آنکه به نظر میرسد در انتخابهای روزمره افراد و حتی انتخابهای کلان اجتماعی آنها نقش آفرینی میکند و این موضوع به دلیل جذابیت پررنگ آنها برای کاربران و حتی افرادی است که بهطور مستقیم کاربر شبکه اجتماعی نیستند.
جذابیت فضای مجازی مسیری فراهم میکند تا دستان مخاطبان آن در همه نقاطی که میتوان از اینترنت و شبکههای اجتماعی استفاده کرد از مرزها عبور کند و گاه در تصمیمگیریهای جهانی نیز نقش آفرینی کند. شاهد این موضوع کمپینهای جهانی محیطزیست و گفتوگوهایی در این فضاست که گاهی بر تصمیمگیری سیاستمداران نیز اثر میگذارد.
شیداملکی