Home زنان نگاهی به مطالبات و فعالیت‌های زنان مشروطه‌خواه

نگاهی به مطالبات و فعالیت‌های زنان مشروطه‌خواه

0
نگاهی به مطالبات و فعالیت‌های زنان مشروطه‌خواه

زنان مشروطه از مدرسه تا روزنامه

انقلاب مشروطه، از جمله حوادث سیاسی_اجتماعی تاریخ معاصر ایران است که سرآغاز بسیاری از تغییرات ایران در عصر حاضر نیز بوده است. کمتر بحث اجتماعی از جمله فعالیت‌های مدنی، تاثیر مطبوعات و … در این کشور وجود دارد که ریشه در مشروطه نداشته باشد. در انقلاب مشروطیّت، زنان نیز حضور داشتند. بخشی از فعالیت‌های آنها برای حمایت از انقلاب و بخش دیگر برای متوجه کردن جامعه به حقوق و مطالباتشان بود.
گردهمایی‌های زنان در تهران (به ویژه در سیزدهم ربیع الثانی 1325 ق-1286 خورشیدی) و فریاد «زنده باد مشروطیت، پاینده باد قانون» هنوز هم نه تنها مایه افتخار زنان که مایه مباهات جمیع ایرانیان و سرفرازی مجلس شوراست و البته که این گروه در جریان تبریز هم در کنار همسران، برادران و فرزندان دلیرشان ایستادگی کردند اما، تعیّن اراده این زنان را بیش از هر زمان دیگر می‌توان در مُطالبات مدنی آنها در جریان مشروطیّت ملاحظه کرد.
یک نمونه، روزنامه «مساوات» بود که نامه اعتراض‌آمیز گروهی از زنان پیشرو را منتشر کرد که در آن، ضمن انتقاد از جامعه و رهبران آن، نوشته بودند: «آخر ما جماعت اُناثیۀ مظلوم ایران، مگر از نوع شما نبوده و در حقوق نوعیه، با شما شریک نیستیم؟» و نیزدر اوایل کارمجلس اول، نامه‌ای قرائت شد که از طرف گروهی از زنان منتشر شده بود. در آن نامه صحبت از حقوق اجتماعی زنان و به رسمیت شناختن «مشارکت اجتماعی» آنها به میان آمده بود.
به طور خلاصه، زنان در نامه‌ها و گردهمایی‌های خود، روی چند خواسته پافشاری می‌کردند که از آن جمله است: برخورداری از حقوق مشروع اجتماعی و تغییر قوانین مردسالارانه که در طی سالیان دراز، زنان را عقب نگه داشته و زمین‌گیر کرده بود. لازم به توضیح است که دست اندرکاران تدوین نظامنامه انتخابات مشروطه، زنان را از حق انتخاب شدن و انتخاب کردن و مشارکت در قدرت سیاسی محروم کرده بودند.
جریده «حبل‌المتین» در یکی از شماره‌هایش از قول عده‌ای از زنان نوشت: «برادران عدالت دوست و مواسات‌خواه ما به حکم ماده مخصوص در نظام‌نامه مزبور توهین و تخفیف عموم زنان ایرانیه را نموده… و حال آنکه می‌توان مدلل داشت که زنان، قدمی از مردان عقب نیستند».
زنان به اصرار از مشروطه‌خواهان می‌خواستند که حقّ تحصیل و کسب دانش را برای دختران به رسمیت شناخته و امکانات دولتی را در جهت تأسیس مدارس نوین برای آنها فراهم کنند. فعالیت انجمن‌های مرتبط با امور زنان و نیز ذهنیت روشنِ بعضی از مشروطه‌خواهان باعث شد که این فقره از مطالبات به عنوان نمادی از مشروطیّت رونق بیشتری بیابد.
در قطعنامه گردهمایی زنان در 29 دی 1285 در تهران، تقاضای تأسیس مدارس دخترانه مطرح و همگی خواستار «الغای جهیزیه‌های سنگین» بودند و می‌خواستند که این هزینه‌ها از طرف خانواده‌هایشان، صرف تحصیل آنها شود. در دوره مشروطیّت 10 مدرسه دولتی و بیست و چهار مدرسه غیر دولتی توسط زنان پیشرو و مردان خیّر و روشن ضمیر، تأسیس شد.
نخستین مدرسه در تهران توسط «ربابه مرعشی» در سال 1270خورشیدی دایر شد. ده سال بعد مدرسه «ام‌المدارس» توسط مهرتاج رخشان (در تهران) و سپس توسط طوبی رشدیه (همسر میرزا حسن رشدیه) مدرسه‌ای به نام «پرورش»(1282خورشیدی) راه اندازی شد که بیشتر از چهار روز نپائید تا اینکه هفت سال بعد مدرسه دخترانه دیگری را دایر کرد.
در شیراز مدرسه «بنات»(1299خورشیدی) و در زنجان (در سال 1300خورشیدی) مدرسه‌ای با همان نام توسط «عالیه سنجیده» شروع به کار کردند. البته فعالیت‌های زنان در این زمینه بیش از اینهاست و بیان تاریخچه فعالیت زنان در شهرهای ایران نیازمند مجال دیگری است.
ذکر فعالیت زنان در زمینه مطبوعات در دوران مشروطیت نیز خالی از لطف نیست. خانم «کحال»(دکتر چشم پزشک) با راه‌اندازی روزنامه‌ای به نام «دانش» (در سال 1289 خورشیدی )که به صورت هفتگی منتشر می‌شد در این زمینه پیشتاز بود. در این نشریه مقالاتی مندرج است که عمدتاً مربوط به اخلاق و خصوصیات و انتظارات زنان از جامعه می‌شود.
علاوه بر آن داستانی‌هائی به صورت پاورقی آورده می‌شد. روزنامه دیگر که سه سال بعد توسط مریم عمیدی(معروف به مزیّن‌السلطنه) به نام «شکوفه» منتشر شد، روزنامه‌ای مصور بود. هیات تحریریه، روزنامه‌ی خود را این چنین معرفی می‌کردند: «روزنامه‌ایست اخلاقی ادبی، حفظ الصحة اطفال، خانه‌داری، بچه‌داری. مسلک مستقیمش تربیت دوشیزگان و تصفیه اخلاقی زنان، راجع به مدارس نسوان، فعلا ماهی دو نمره طبع می‌شود.»
روزنامه شکوفه از شیوه امتحانات در مدارس دخترانه و مقررات ثبت نام، اطلاعاتی به خوانندگان می‌داد. در یکی از مقالاتش آمده است:«هیچ مملکتی پا به دایره تمدن و ترقی نگذاشت مگر به واسطه روزنامه، روزنامه است که تنفیذ افکار و تربیت نطق و گفتار می‌نماید».
شش سال بعد صدیقه دولت‌آبادی،«زبان زنان» را در شهر اصفهان منتشر کرد. در زیر عنوان، درج است: «فقط اعلانات و مقالات و لوایح خانم‌ها و دختران مدارس پذیرفته است». دولت‌آبادی بعدها نوشت: «زبان زنان اول روزنامه بوده که توانست اسم زن به خود بگیرد و با فکر زن و قلم زنان نوشته شود». این روزنامه به شدت مورد مخالفت واقع شد و محل دفتر خود را به تهران منتقل کرد و به صورت مجله به کار خود ادامه داد.
صرف نظر از جنسیت، تاریخ مشروطیّت در خود اسرار فراوانی از مفاهیم مرتبط به حقوق انسانی دارد. در متن این رخداد بزرگ، به مطالبات مردمی برمی‌خوریم که استبداد را مذموم شمردند و رشد و تعالی کشور ایران را طلب کردند.

 

عزت‌اله مهدوی

LEAVE A REPLY

Please enter your comment!
Please enter your name here

خروج از نسخه موبایل