
مکانیزم توسعهگرای «برجام»
از زمانی که وزرای خارجه 1+5 و ایران، هتل کوبرگ را به مقصد محل برگزاری کنفرانس خبری ترک کردند، تا امروز (و احتمالاً روزها و ماههای بعد)، بحث توافق هستهای میان ایران و 1+5، بحث غالب رسانهای و از آن مهمتر بحث غالب گعدههای سیاسی و… بوده و هست. در این مسیر هر کسی با زاویه دید خود یا جناحی که به آن تعلق دارد، موضوعات و دغدغههايی را در این زمینه مطرح میکند به ویژه حالا که روند اجرايی توافق آغاز شده و مراحل پیشبینی شده، در حال انجام است.
اما درباره این توافق و آنچه مطرح شده باید گفت، اصل موضوع شامل دو بخشِ متن توافق یعنی «برجام» و قطعنامه شورای امنیت است. ایران برای رسیدن به متن نهايی «برجام»، بر اساس تئوری برد_برد، وارد مذاکرات شد و بده بستانهايی را که لازمهی هر مذاکره است، انجام داد.
بر این اساس ما توانستیم از مهمترین موضوع یعنی تهدیداتی که علیه کشورمان وجود داشت، جلوگیری کنیم. به هر روی در دوره گذشته 6 قطعنامه علیه کشور ما صادر شده بود و پرونده هستهای ایران با ارجاع به شورای امنیت، ذیل فصل هفتم ملل متحد قرار گرفت اما ما توانستیم با حضور در این مذاکرات، این وضع را سامان دهیم و پرونده را از ذیل فصل هفتم، خارج کنیم و در این مسیر فرصتی ایجاد شد تا بتوانیم جلوی بهانههايی را بگیریم که ممکن بود به تصمیمات احمقانه آمریکايیها منجر شود.
یکی از برنامهها برای اجرايی کردن توافقات، صدور قطعنامهای در شورای امنیت بود. این قطعنامه چه بخواهیم و چه نخواهیم، بر اساس «برجام» صادر شده است که لازمالاجراست اما تفاوتهايی با تجربیات گذشته ما دارد. اگر تجربه قطعنامه 598 را در نظر داشته باشیم فرق این قطعنامه با قطعنامه 598 این است که در این قطعنامه به شماره 2231، نظرات جمهوری اسلامی لحاظ شده است در صورتی که در قطعنامه 598 اینطور نبود بنابراین از این منظر قطعنامه قابل دفاع است.
موضوع دیگر درباره قطعنامه، الزامی بودن آن است یعنی دولتهای مورد خطاب آن، یا باید این قطعنامه را اجرا کنند یا از اجرای آن سرباز زنند. حالت سومی وجود ندارد و اینطور نیست که بگويیم ما سه یا دو بند آن را قبول داریم و مابقی آن را قبول نکنیم.
از طرفی در آن سوی ماجرا ممکن است کنگره آمریکا با قطعنامه و برجام موافقت نکند و به دولت آمریکا اجازه اجرای آن را ندهد که در این صورت همانطور که گفته شده، اوباما احتمالاً آن را وتو خواهد کرد. اگر توافق توسط طرف مقابل اجرا نشود، تمام تعهداتی که ما دادهایم کانلم یکن خواهد شد و ما، به همان راه گذشته و غنیسازیای که داشتیم، ادامه میدهیم اما حسنش این بود که در مذاکرات حضور یافتیم.
این طرف ماجرا هم مجلس ما بر اساس «برجام» و قعنامه صادره، جمعبندی خود را خواهد داشت و آن را بر اساس اختیاری که مقام معظم رهبری به شورای امنیت ملی دادهاند، به شورا خواهد فرستاد و آنها هم نهایتاً به این نتیجه میرسند که توافق توسط دولت اجرا شود یا خیر.
اما نباید فراموش کرد موضوعی که درباره ما وجود دارد این است که اگر از اجرای قطعنامه (که الزامی است) سرباز زنیم، وضع بدتری از گذشته پیش خواهد آمد و تحریمها باقی خواهد ماند و چه بسا تحریمهای بدتری هم تصویب شود.
بر همین اساس در پاسخ به اینکه برآیند آنچه رخ داده مثبت است یا منفی؟ میتوان گفت، صرفنظر از جزئیات و اینکه ممکن است در اجرا بدقولیهای 1+5 و آمریکا را در بر داشته باشد، نتیجهی کلی که «برجام» میتواند به بار آورد، مثبت است و قطعنامه 2231 شورای امنیت نیز تضمین کننده آن است و الزامی که در آن وجود دارد نیز برای دو طرف است و مکانیزمی دارد که میتواند در 10-15 سال آینده ما را در مسیر توسعه همه جانبه قرار دهد.
حسین کنعانی مقدم
فعال سیاسی اصولگرا