Home فرهنگی تاملی در شعر امروز

تاملی در شعر امروز

0
تاملی در شعر امروز
گزارش: هنگام ورق زدن مجلات غالباً متن هایی را می بینیم که ظاهرشان با ظاهر متن های دیگر فرق می کند؛ کوتاه و بلندند، نظم هندسی ندارند و خواندن شان همیشه ساده نیست.
گذشته از این، محتوایشان نیز غالباً ی یکی است: بیان احساسات شخصی. این ها را مردم، شعر می نامند. چون شما را این گونه متن ها در مطبوعات زیاد است، می‌توان حدس زد که ساختن شعر باید سرگرمی مطبوعی باشد.
آیا هرگز اندیشیده‌ایم که در همان دقایق ای که ما یکی از نوشته ها را می خوانیم، چند هزار تن در گوشه و کنار این سرزمین پهناور نشستند و سرگرم نوشتن متن های مشابه اند؟
اینان غالبا افراد گمنام یا نیمه گمنامی هستند که نامشان در دوری محدود در روزنامه ها ظاهر و پس از زمانی اندک محو می شود؛ آنها پرندگانی هستند که در بهار می خواند و در خزان خاموش می شوند. ما با این نوشته ها که تصادفی، وابسته به فصل های سال و محصول احساسات و تاثرات آنیِ گویندگان آنهاست، کاری نداریم.شعر، اینگونه پدید نمی آید.شعر، محصول تجربه های ژرف درونی و ثمره ی کشمکشی دیر پاست؛ از این رو آفریدن آن نیز به بینش عمیق، استعداد خارق العاده، عشق سرشار و شکیبایی فراوان نیاز دارد.
شعر، تنها نوع ادبی است که اگر از کیفیتی متوسط برخوردار باشد، تحمل ناپذیر است! رمان های متوسط می توانند سرگرم کننده، آموزنده و حتی هیجان انگیز باشند. شعر ها هرگز! آنها باید بی نظیر یا حداقل کم نظیر باشند.این، ماهیت شعر است… .
شعر واقعی از بیان ناکامی های شخصی و لحن دردآلود توی است. گوینده ای که در اثر خود شکوه می کند، آدمی است که میخواهد از حس ترحم خواننده به گونه‌ای ریاکارانه سود جوید.
در صحنه شعر امروز رنگ ها چندان جلوه‌ای ندارند و مانند گذشته شاداب و دلفریب نیستند. اگر گویندگان کهن می کوشیدند که با بهره گیری از رنگ ها اثر خود را بیارایند، شاعر امروز به این ابزار نیازی ندارد. او به تجربه دریافت است که رنگ ها کم و بیش کلیشه اند؛ آنها را باید در وهله نخست در طبیعت، و در غیر این صورت نزد چشم پزشکان جست. گفتم که شعر چگونه پدید می آید؛ در اینجا می خواهم به آنچه گفته‌ام، نکته ی دیگری را نیز بیفزایم. تنها شعر، زاده نمی شود، بلکه با هر شعر، شاعر هم از نو به جهان دیده می گشاید. این سخن به این معناست که بین این دو، شکاربان و شکار، فاصله ای نیست و زندگی و مرگ آنها با هم است (رهنما: ۱۳۹۵، ۱۱-۱۳).

رهنما، تورج. (۱۳۹۵). کارناوال در شهر بزرگ، تهران: نشر ثالث

LEAVE A REPLY

Please enter your comment!
Please enter your name here